سردار سرسپرده جولان عشق کیست

سردار سرسپرده جولان عشق کیست؟
تنها امیر فاتح میدان عشق کیست؟
عشق است حسین و گوش به فرمان عشق کیست؟
روح دمیده در تن بی‌جان عشق کیست؟
علامه مفسر قرآن عشق کیست؟

تفسیر آیه‌ها همه اسرار زینب است

ققنوس وهم از پی او در توهم است
فانوس وصف در صفت وصف او گم است
قاموس اقتدار و وقار و تلاطم است
پابوس او تمامی افلاک و انجم است
کابوس شام و دولت نامرد مردم است

بر فرق ظلم تیغ شرر بار زینب است

پیداترین ستاره دیبای خلقت است
زیباترین سروده لب‌های خلقت است
زهراترین زهره زهرای خلقت است
لیلاترین لیلی لیلای خلقت است
شیواترین سئوال معمای خلقت است

گنجینه جزیره ی اسرار زینب است

ذرات و کائنات همه مرده یا خموش
در احتجاج بود زنی یک علم به دوش
قلب جهان به عمق زمین غرق جنب و جوش
آتشفشان قهر خداوند در خروش
هوهوی ذوالفقار علی می‌رسد به گوش

این رعد و برق نیست که انگار زینب است

خورشید روی قله نی آشکار شد
کوچکترین ستاره سر شیرخوار شد
ناموس حق به ناقه عریان سوار شد
هشتاد و چهار خسته به هم هم‌قطار شد
زیباترین ستاره دنباله‌دار شد

در این مسیر نور جلودار زینب است

چشم ستاره در به در جستجوی ماه
بر روی نیزه دیده زینب گرفت راه
مبهوت می‌نمود به سرنیزه‌ای نگاه
آتش کشید شعله ز دل تا کشید آه
کای جان پناه زینب و اطفال بی‌پناه

راحت بخواب چونکه پرستار زینب است

پشتش شکست بس که بر او آسمان گریست
حتی به حال و روز دلش کاروان گریست
از خنده‌های حرمله و ساربان گریست
بر گیسوان شعله ور کودکان گریست
از ضربه‌های دم به دم خیزران گریست

بر خیل اشک قافله سالار زینب است

آن شانه صبور صبوری زما ربود
آن قامت غیور قیامت بپا نمود
آن شیرزن حماسه عباس را سرود
با دست خویش بیرق کرب و بلا گشود
بر بال‌های زخمی‌اش ای وای جا نبود

غم را بگو بیا که خریدار زینب است

زینب اگر نبود اثر کربلا نبود
شیرازه‌ای برای کتاب خدا نبود
زینب اگر نبود علم حق به پا نبود
این خیمه‌ها و پرچم و رخت عزا نبود
یک یا حسین بر لب ما و شما نبود

در کار عشق گرمی بازار زینب است

با این که قد خمیده‌ام و داغ دیده‌ام
فتح الفتوح کرده‌ام هرجا رسیده‌ام
گر نیش کعب نی به وجودم خریده‌ام
گر طعم تازیانه چو مادر چشیده‌ام
چون کوه ایستاده‌ام ای سر بریده‌ام

در اوج اقتدار جهاندار زینب است

زینب کجا و خنده اشرار یا حسین
زینب کجا و کوچه و بازار یا حسین
زینب کجا و مجلس اغیار یا حسین
زینب کجا و این همه آزار یا حسین
زینب کجا و طشت و سر یار یا حسین

در پنجه‌های بغض گرفتار زینب است

از نای من به ناله چو افتاد نای نی
عالم شنید از پس آن های‌های نی
تو بر فراز نیزه و من در قفای نی
آنقدر سنگ خورده‌ام از لابه‌لای نی
تا اینکه یافتم سرت از رد پای نی

هجران توست آتش و نیزار زینب است

قرآن بخوان که حفظ شود آبروی تو
رنگین شده است ساقه نی از گلوی تو
در حسرتم که نیزه کند شانه موی تو
ای منتهای آرزویم گفت‌وگوی تو

ای نازنین بناز خریدار زینب است

#ولادت_خانم_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها_مبارک
دیدگاه ها (۱)

همیشه قصه شب در همین خلاصه شده ستتو غرق خوابی و من غرق آرزوی...

بین انبوهی از تفاوتهاشاعران درد مشترک دارندمثل ظرفی عتیقه زی...

نظری سوی دلم کن سحری، صبحی و شامی ؛که منِ عاشق و شیدا ،همه د...

نه به چاهی نه به دام هوسی افتادهدلم انگار فقط یاد کسی افتاده...

<><><>>><>>>>><<><>>﷼ قسمت شانزدهم ]]]]16پیمایش و پیدایش نظا...

مرگ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط