شعرطنز گفتمش نقاش را نقشی بکش از جاریم

#شعر_طنز 😂 گفتمش نقاش را نقشی بکش از جاریم
بی شرف عکس هیولا در دل صحرا کشید 😄
گفتمش‌ نقشی ز خواهرشوهرم ترسیم کن
عکس گرگی با نقاب بره ای زیبا کشید 😄
گفتم از فامیل شوهر بر ورق نقشی بزن
دسته ای کوسه میان بستر دریا کشید 😄
گفتم امشب خانه ی اقوام شوهر دعوتم
در میان خارها شاخه گلی تنها کشید 😄
گفتمش من یکه و آنها همه پشت همند
نخبه ای را در میان جمله اسکل ها کشید 😄
گفتم از اوصاف مادرشوهران چیزی بگو
جام زهر آوردو نالان دست از این دنیا کشید😄 😄
الفاتحه 😝
دیدگاه ها (۴۰)

باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل‌گرفته‌ای، تحویل دهی !خوا...

تقدیمی ازدوست خوبم #نسیم 😍 😚 مرسی عزیزم

بینی افراد به مرکز حافظه در مغز وصل میشود به همین دلیل بوها ...

به تازگی محققان از کشف نوعی ماهی آفریقایی به نام Protopterus...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط