سوز سرمای سخنت
سوز سرمای سخنت
از باغ لبانت آمد
دل من سخت گریست
دست دلم
باز خون شد از خار و
گل وصل نچید ...
از باغ لبانت آمد
دل من سخت گریست
دست دلم
باز خون شد از خار و
گل وصل نچید ...
۱.۵k
۲۷ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.