رو لب تیغ عآشقت بودم

رو لبِ تـیغ عآشـقت بـودم ،
رو لبِ تـیغ زندگـی کـردیم
راهمـون از تو خون گذشـت امآ
کآش میـشد دوبآره برگردـیم…
دیدگاه ها (۳)

|بعـد ـاز ایـن دیـگه شـیر و خطـ یکـیـ ـه بـعد ـاز ایـن دیـگه...

دلِ مـن بـهـ چیـزـی روشَن نیـستـ، اُفـقِ بـی چـرآغـ ـو میفـه...

خـُدایآ؟!یـه روز خـوب بـِ مَن بدهـکآرـی¡یآدت نَـــــره:)

:))

ای وای مادرم، دوباره دست به بازویت گرفتی و مرا پریشان کردی، ...

🌱🍒لبخند بزن، که جهان خسته‌تر از ماست،شاید لبِ تو صبحِ دلی را...

فردا اگر بدون تو باید به سر شودفرقی نمی کند شب من کی سحر شود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط