فن فیک bungo stray cats ( پارت ۲ )
( فصل ۱ : زندگی جدید من با دازای و چویا )
وقتی بیدار شدم آفتاب تازه در اومده بود فکر کنم ساعت تقریبا ۶ بود ؛ بلند
شدم و نشتم . تقریبا ۲ ساعت از بیدار شدنم گذشته بود داشتم کم کم نا امید
میشدم ، تا اینکه در باز شد و دازای از خونه خارج شد . بلند شدم و محکم
پاچه ی شلوارش را گرفتم و شروع کردم به بابا بابا گفتن ، دازای سرش را
پایین آورد و بهم با تعجب نگاه کرد و گفت ( چی ؟! من که بابات نیستم ! )
محکم تر گرفتمش و گفتم ( بابا بغلم کن ) دازای همونطور که داشت سعی
میکرد من را از پاش جدا کنه گفت ( بچه دارم میگم من بابات نیستم ! ) سرم
را پایین انداختم میدونستم تنها راه ممکن گریه کردن هست پس شروع کردم
به گریه کردن با صدای بلند . دازای نمی دونست باید چیکار کنه ، اول سعی
کرد آرامم کنه ولی بعد بلندم کرد و من و را برد داخل خونش . وقتی گزاشتم
زمین دیگه گریه نکردم و دوباره شروع کردم به بابا بابا گفتن . دازای داشت
عصبانی میشد سعی کرد آروم باشه و بهم گفت : ( ببین من بابات نیستم ؛
حالا در را آروم باز میکنم تو هم خیلی آروم میری بیرون باشه ؟ ) منم پام را
محکم زدم رو زمین و گفتم : ( نه بابا چرا من را نمیخوای ؟! ) و دوباره شروع
کردم به گریه کردن . دازای با صدای خیلی بلندی گفت : ( دارم میگم من
بابات نیستم ! ) منم خیلی بلند تر گریه کردم . دازای سعی کرد آرامم کنه ولی
من کم نمی آوردم . البته میشه گفت دازای کلا بلد نبود از یک بچه مراقبت
کنه ، اصلا نمی دونست باید چطوری من را آروم کنه تنها کاری که انجام میداد
گفتن کلمه ی آروم باش بود . اشک هام را پاک کردم و یکم ازش دور شدم و
مو هاش را گرفتن و بهش گفتم : ( ببین هیچ بچه ای با شنیدن کلمه ی آروم
باش اروم نمیشه ) اول هیچی نگفت ولی بعد در را باز کرد و من را انداخت
بیرون . مشکلی نبود مطمئن بودم بعدا دوباره بر میگرده دنبالم پس آروم از
پله ها پایین رفتم
( پارت ۱ : https://wisgoon.com/pin/45420341/ )
( پارت ۲ : https://wisgoon.com/pin/45749292/ )
( پارت ۳ : https://wisgoon.com/pin/45912336/ )
( پارت ۴ : https://wisgoon.com/pin/46090772/ )
( پارت ۵ : https://wisgoon.com/pin/46273701/ )
( پارت ۶ : https://wisgoon.com/pin/46298320/ )
( پارت ۷ : https://wisgoon.com/pin/46303916/ )
( پارت ۸ : https://wisgoon.com/pin/46326025/ )
( پارت ۹ : https://wisgoon.com/pin/46414293/ )
( پارت ۱۰ : https://wisgoon.com/pin/46548231/ )
( پارت ۱۱ : https://wisgoon.com/pin/46711948/ )
( پارت ۱۲ : https://wisgoon.com/pin/46848611/ )
( پارت ۱۳ : https://wisgoon.com/pin/46915760/ )
وقتی بیدار شدم آفتاب تازه در اومده بود فکر کنم ساعت تقریبا ۶ بود ؛ بلند
شدم و نشتم . تقریبا ۲ ساعت از بیدار شدنم گذشته بود داشتم کم کم نا امید
میشدم ، تا اینکه در باز شد و دازای از خونه خارج شد . بلند شدم و محکم
پاچه ی شلوارش را گرفتم و شروع کردم به بابا بابا گفتن ، دازای سرش را
پایین آورد و بهم با تعجب نگاه کرد و گفت ( چی ؟! من که بابات نیستم ! )
محکم تر گرفتمش و گفتم ( بابا بغلم کن ) دازای همونطور که داشت سعی
میکرد من را از پاش جدا کنه گفت ( بچه دارم میگم من بابات نیستم ! ) سرم
را پایین انداختم میدونستم تنها راه ممکن گریه کردن هست پس شروع کردم
به گریه کردن با صدای بلند . دازای نمی دونست باید چیکار کنه ، اول سعی
کرد آرامم کنه ولی بعد بلندم کرد و من و را برد داخل خونش . وقتی گزاشتم
زمین دیگه گریه نکردم و دوباره شروع کردم به بابا بابا گفتن . دازای داشت
عصبانی میشد سعی کرد آروم باشه و بهم گفت : ( ببین من بابات نیستم ؛
حالا در را آروم باز میکنم تو هم خیلی آروم میری بیرون باشه ؟ ) منم پام را
محکم زدم رو زمین و گفتم : ( نه بابا چرا من را نمیخوای ؟! ) و دوباره شروع
کردم به گریه کردن . دازای با صدای خیلی بلندی گفت : ( دارم میگم من
بابات نیستم ! ) منم خیلی بلند تر گریه کردم . دازای سعی کرد آرامم کنه ولی
من کم نمی آوردم . البته میشه گفت دازای کلا بلد نبود از یک بچه مراقبت
کنه ، اصلا نمی دونست باید چطوری من را آروم کنه تنها کاری که انجام میداد
گفتن کلمه ی آروم باش بود . اشک هام را پاک کردم و یکم ازش دور شدم و
مو هاش را گرفتن و بهش گفتم : ( ببین هیچ بچه ای با شنیدن کلمه ی آروم
باش اروم نمیشه ) اول هیچی نگفت ولی بعد در را باز کرد و من را انداخت
بیرون . مشکلی نبود مطمئن بودم بعدا دوباره بر میگرده دنبالم پس آروم از
پله ها پایین رفتم
( پارت ۱ : https://wisgoon.com/pin/45420341/ )
( پارت ۲ : https://wisgoon.com/pin/45749292/ )
( پارت ۳ : https://wisgoon.com/pin/45912336/ )
( پارت ۴ : https://wisgoon.com/pin/46090772/ )
( پارت ۵ : https://wisgoon.com/pin/46273701/ )
( پارت ۶ : https://wisgoon.com/pin/46298320/ )
( پارت ۷ : https://wisgoon.com/pin/46303916/ )
( پارت ۸ : https://wisgoon.com/pin/46326025/ )
( پارت ۹ : https://wisgoon.com/pin/46414293/ )
( پارت ۱۰ : https://wisgoon.com/pin/46548231/ )
( پارت ۱۱ : https://wisgoon.com/pin/46711948/ )
( پارت ۱۲ : https://wisgoon.com/pin/46848611/ )
( پارت ۱۳ : https://wisgoon.com/pin/46915760/ )
۴۷.۳k
۰۴ بهمن ۱۴۰۱