یه وقتایی واسه خوردن یه آبنبات وسط بازار هم بشاش میشدم
یه وقتایی واسه خوردن یه آبنبات وسط بازار هم بشاش میشدم و چشمام از شیرینش برق میزد
حتی با خودن یه بستنی بخاطر یخ بودنش صورتم رو جمع میکردم و تند تند دهنم رو باز و بسته میکردم و داد میزدم ..یــخِ زیادی یــــــــخِ
وقتایی هم که بهار میشد زیر درخت توت می ایستادم و بزرگ ترین توت رو انتخاب میکردم و بعدش میپریدم بالا که بگیرمش
یه وقتای برای تاب بازی تو یه پارک کوچیک چنان جیــغ جـــیغ میکردم که انگاری یه بچه ۵ سالم😄
یه وقتایی هم با دیدن دوستم با ذوق به طرفش میدویدم و میپریدم بغلش و حسابی میچلوندمش....!
گاهی هم با شنیدن صدای آهنگ یه ماشین وسط خیابون که از کنارم رد میشد همخوانی میکردم یا اگه بلد نبودم لااقل با ریتمش میرقصیدم 😅
ولی الان ...
دیگه اون حس هارو ندارم
چراکه از بس بهم گفتن:
اینجوری آب نبات نخور زشته...!
یه دختر برای خوردن یه توت انقدر ذوق نمیکنه و بالا پایین نمیپره اونم تو کوچه...!
انقدر وسط خیابون ادا در نیار بزرگ شدی
با صدای بلند آهنگ نخون نزار بگن بی حیای..:)
این حرفا باعث شد تمام احساساتم رو درون خودم خفه کنم ، انقدری که بهم میگن چرا سردی ؟!چرا بی تفاوت شدی!؟ چرا حسی نداری
همین آدم های که یه روزای بهم گفتن حساساتت رو نشون نده
الان بهم میگن چرا خالی از احساسی چرا مثل کوه یخ شدی؟!
نوشته : شین ، ر
حتی با خودن یه بستنی بخاطر یخ بودنش صورتم رو جمع میکردم و تند تند دهنم رو باز و بسته میکردم و داد میزدم ..یــخِ زیادی یــــــــخِ
وقتایی هم که بهار میشد زیر درخت توت می ایستادم و بزرگ ترین توت رو انتخاب میکردم و بعدش میپریدم بالا که بگیرمش
یه وقتای برای تاب بازی تو یه پارک کوچیک چنان جیــغ جـــیغ میکردم که انگاری یه بچه ۵ سالم😄
یه وقتایی هم با دیدن دوستم با ذوق به طرفش میدویدم و میپریدم بغلش و حسابی میچلوندمش....!
گاهی هم با شنیدن صدای آهنگ یه ماشین وسط خیابون که از کنارم رد میشد همخوانی میکردم یا اگه بلد نبودم لااقل با ریتمش میرقصیدم 😅
ولی الان ...
دیگه اون حس هارو ندارم
چراکه از بس بهم گفتن:
اینجوری آب نبات نخور زشته...!
یه دختر برای خوردن یه توت انقدر ذوق نمیکنه و بالا پایین نمیپره اونم تو کوچه...!
انقدر وسط خیابون ادا در نیار بزرگ شدی
با صدای بلند آهنگ نخون نزار بگن بی حیای..:)
این حرفا باعث شد تمام احساساتم رو درون خودم خفه کنم ، انقدری که بهم میگن چرا سردی ؟!چرا بی تفاوت شدی!؟ چرا حسی نداری
همین آدم های که یه روزای بهم گفتن حساساتت رو نشون نده
الان بهم میگن چرا خالی از احساسی چرا مثل کوه یخ شدی؟!
نوشته : شین ، ر
۲۳.۸k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲