دیدی بغلم نکردی اخر

****
دیدی بغلـــــــــــــــم نکردی اخر.....
یارقیه_بنت_الحسین ****
اینگونه شده مرا مقدر 
در خواب ببینمت مکرر
.
محتاج همند ، چون دو عاشق 
دختر به پدر ، پدر به دختر
.
صد بار تو را بغل بگیرم
یکبار مرا بگیر در بر
.
شرح لب چاک چاک ما را
بگذار برای وقت دیگر
.
زیرا که شب وصال زشت است
احوال کسی شود مکدر
.
ای کاش خودم می آمدم من
اندر طلب سر تو با سر
.
من فرش نداشتم , ببخشید
بگذاشتمت به روی معجر
.
خاکی شده – خاک بر دهانم – ….
موی تو ز شام خاک بر سر
.
این عمّه چقدر مادری کرد
پس عمٓه نبود ؛ بود مادر
.
از زجر چقدر زجر دیدم 
نه بال برام مانده نه پر
.
ما هر دو خلاصه سنگ خوردیم
من حداقل تو حداکثر
.
گیسوی نمانده را چه حاجت؟!
بر دست کشیدن مکرر
.
تا صبح فقط نگاه کردی 
دیدی بغلم نکردی آخر
.
حسین قربانچه
دیدگاه ها (۲)

.این عکس دیگه روضه نمیخواددل رو داغون میکنه... 💔 :بحق خانم ح...

یا رقیه

شیشهٔ صبر مرا سنگ غمت زود شکست...طالب‌آملی

کاش...ماهیِ قرمزِ کوچکی بودمدر تنگِ آبیِ چشمانت...صفا_وهابی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط