سناریو ریندو یاندره
درخواستی
❉ ╤╤╤╤ ✿ ╤╤╤╤ ❉
ا/ت: •لعنتی اخه لعنتی اینم شانس بود
"شروع فلش بک
"ریندو ا/ت رو بزور گرفته بود و الان شب عروسیشون بود همه اماده بودن و ریندو خیلی خوشحال بود ارایشگر موهای ا/ت رو درست کرد ا/ت همون لحظه رفت جلو اینه و فرار کرد و اراشگر زنگ زد به ریندو و ریندو الان دنبال ا/ت هستش و ا/ت داره تو خیابون میدوه که میوفته زمین
" تمام فلش بک
ا/ت: اخه چرا باید دامن ی لباس عروس انقدر بلند باشه!!!
ا/ت: •سعی کردم بلند شم برم که یکی بازوم رو گرفت و وقتی اونوری شم تا بهش نگاه کنم دیدم ریندو بود خیلی ترسیدم درحدی که بغض کردم
ا/ت: ر.. هق.. رین.. هق.. هق.. ریندو
ریندو: مگه بهت نگفتم عین ادم رفتار کن و تو عروسی درست حسابی وایسا
ا/ت: ولی... هق.. من.. هق.. هق... نمیخوام با تو... هق.. هق.. ازدواج کنم.. هق
ریندو: اگه قرار نیست من داشته باشمت پس هیچکس نباید داشته باشدت
ا/ت: مگه.. هق.. من چیکار کردم... هق.. هق.. بزار برم
ریندو: احتمالا جنازت خیلی حرف گوش کن باشه
"ریندو با ی گلوله ا/ت رو کشت و خون ا/ت روش پخش شد
ریندو:(زیر لب) ولی من بهت گفته بودم...
❉ ╧╧╧╧ ✿ ╧╧╧╧ ❉
تیمام
چطور بود؟
ببخشید اگه ریدم اخه اولین سناریوی یاندرم بود
دیدگاه ها (۶۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.