BTS 💙😀👇 fun bts ⭐⭐⭐
#BTS 💙😀👇 #fun_bts ⭐⭐⭐
جیمین : دارم بهت میگم من مست نیستم
تهیونگ : ولی تو دیشب داشتی با دوش حموم حرف میزدی چون فکر میکردی داره گریه میکنه
جیمین :
جیمین : این قضیه بین خودمون میمونه باشه؟
*****
*جونگ کوک آه میکشه*: من هیچوقت دوست صمیمی نداشتم
تهیونگ:من میتونم دوستت باشم
جونگ کوک:
تهیونگ:
جونگ کوک: راستش من دوست پسرم نداشتم
*****
جونگکوک : بنظرم اختاپوس یه عنکبوت خیس شده اس
تهیونگ : جونگکوک ، بعد من تکرار کن
تهیونگ :
جونگکوک : هیونگ تو که چیزی نمیگی
تهیونگ : درسته ، پس خفه شو
*****
نامجون:*وارد اتاق جونگکوک میشه*
نامجون: تو چرا لختی؟
جونگکوک: لباس ندارم بپوشم
نامجون:*در کمد و باز میکنه*
نامجون: چرا خالی میبندی ، تیشرت سفید داری٬ شلوار،بازم تیشرتای سفید٬ سلام تهیونگ٬ ژاکت٬ جوراب...
پ ن : فاعک 😑 ویکوک ایز ریل 😹
*****
تهیونگ: جونگکوکو ندیدی؟ پیداش نمیکنم
هوسوک: الان ردیفش میکنم
هوسوک: *با صدای بلند مخصوص خودش* اوه خدای من واوو اون کیه داره با تهیونگ لاس میزنه؟؟
جونگکوک، در حالیکه مشتاشو آماده کرده از ناکجا ظاهر میشه: کو؟ کی؟ کجاست؟
*****
تهیونگ * به بیرون از پنجره خیره شده *
جونگکوک * تو دلش * : اون خیلی جذابه ، بهترینه .. خدایا ... ینی داره به کی فکر میکنه ؟
تهیونگ * تو دلش * : چرا چهار شنبه رو چار شنبه تلفظ میکنن ؟!
*****
جونگکوک : هیونگ دو ساعته این بیرون تو سرما نشستی
جونگکوک *دستای تهیونگو ها میکنه* : دیروقته بیا داخل
تهیونگ : من فقط منتظر یه ستاره بودم که بیاد بیرون و اون الان اینجا جلوی چشامه
جونگکوک : اوه-ه
یونگی *از پشت پنجره* : بس میکنین یا خودمو از پنجره بندازم پایین؟
*****
جونگ کوک:وقتی یه ادم خوشگل میبینی چیکار میکنی؟
جین:لبخند میزنم،چشمک میزنم و بعد آینه رو کنار میزارم.
*****
« دوست داشتید ¿? 😚😀»
#savi 😻💜👽🌈
جیمین : دارم بهت میگم من مست نیستم
تهیونگ : ولی تو دیشب داشتی با دوش حموم حرف میزدی چون فکر میکردی داره گریه میکنه
جیمین :
جیمین : این قضیه بین خودمون میمونه باشه؟
*****
*جونگ کوک آه میکشه*: من هیچوقت دوست صمیمی نداشتم
تهیونگ:من میتونم دوستت باشم
جونگ کوک:
تهیونگ:
جونگ کوک: راستش من دوست پسرم نداشتم
*****
جونگکوک : بنظرم اختاپوس یه عنکبوت خیس شده اس
تهیونگ : جونگکوک ، بعد من تکرار کن
تهیونگ :
جونگکوک : هیونگ تو که چیزی نمیگی
تهیونگ : درسته ، پس خفه شو
*****
نامجون:*وارد اتاق جونگکوک میشه*
نامجون: تو چرا لختی؟
جونگکوک: لباس ندارم بپوشم
نامجون:*در کمد و باز میکنه*
نامجون: چرا خالی میبندی ، تیشرت سفید داری٬ شلوار،بازم تیشرتای سفید٬ سلام تهیونگ٬ ژاکت٬ جوراب...
پ ن : فاعک 😑 ویکوک ایز ریل 😹
*****
تهیونگ: جونگکوکو ندیدی؟ پیداش نمیکنم
هوسوک: الان ردیفش میکنم
هوسوک: *با صدای بلند مخصوص خودش* اوه خدای من واوو اون کیه داره با تهیونگ لاس میزنه؟؟
جونگکوک، در حالیکه مشتاشو آماده کرده از ناکجا ظاهر میشه: کو؟ کی؟ کجاست؟
*****
تهیونگ * به بیرون از پنجره خیره شده *
جونگکوک * تو دلش * : اون خیلی جذابه ، بهترینه .. خدایا ... ینی داره به کی فکر میکنه ؟
تهیونگ * تو دلش * : چرا چهار شنبه رو چار شنبه تلفظ میکنن ؟!
*****
جونگکوک : هیونگ دو ساعته این بیرون تو سرما نشستی
جونگکوک *دستای تهیونگو ها میکنه* : دیروقته بیا داخل
تهیونگ : من فقط منتظر یه ستاره بودم که بیاد بیرون و اون الان اینجا جلوی چشامه
جونگکوک : اوه-ه
یونگی *از پشت پنجره* : بس میکنین یا خودمو از پنجره بندازم پایین؟
*****
جونگ کوک:وقتی یه ادم خوشگل میبینی چیکار میکنی؟
جین:لبخند میزنم،چشمک میزنم و بعد آینه رو کنار میزارم.
*****
« دوست داشتید ¿? 😚😀»
#savi 😻💜👽🌈
۸۴.۰k
۲۲ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.