من به اندازه ی تقدیر توام .. که به دست روشنت دل بسته
من به اندازهی تقدیر توام .. که به دست روشنت دل بسته
آسمون دل گرفته با منه .. گریه انگار که به من پیوسته
حس خوب داشتنت همرامه .. این به من گرمی بودن میده
من به این دلهره عادت دارم .. این تویی داره امونم میده
تو تموم عاشقانهی منی .. که به هر جهت پر از احساسی
تو با دستای قشنگت داری .. پل رویا رو برام میسازی
من بدون تو یعنی یک مرداب .. میرسم به تیرگی یک خواب
بگو این تاریکیها با ما نیست .. در میاد از پشت ابرا مهتاب
آسمون دل گرفته با منه .. گریه انگار که به من پیوسته
حس خوب داشتنت همرامه .. این به من گرمی بودن میده
من به این دلهره عادت دارم .. این تویی داره امونم میده
تو تموم عاشقانهی منی .. که به هر جهت پر از احساسی
تو با دستای قشنگت داری .. پل رویا رو برام میسازی
من بدون تو یعنی یک مرداب .. میرسم به تیرگی یک خواب
بگو این تاریکیها با ما نیست .. در میاد از پشت ابرا مهتاب
۱.۴k
۲۸ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.