اومده بود پیشم تو اتاقم بودیم فقط منو اون مگه از این به

اومده بود پیشم تو اتاقم بودیم فقط منو# اون# مگه از این بهترم میشد انگار تو بهشت بودم..بوی عطرش کل فضای اتاقو پر کرده بود
- ب نظرتو اتاقم قشنگه؟
+آره واقعا سلیقت خوبه...
-اینکه از انتخعب تو معلومه..!
+ههه اونکه صد درصد
-بیا این عروسکمو ببین از بچگی دارمش همیشه بغلش میکردم تا خوابم ببره...
+ آخعی چه نازه...
-میگم بلدی مو ببافی؟!
+نه!
-خوب من بت یاد بدم موهامو میبافی؟!
+آره اما اگه سخته.. بیخیال شو کارایی مهم تری هم هست..
-نع الاااان هیچی مهم تر از بافتن موهای من نیست...
-ببین موهامو سه دسته میکنی..خوب اینجوری..به دستام نیگا کن که قاطی نکنی حالا اینو میاری کنار کناره کنار حالام اینو میزاری روش خوب این درست شد ... بقیشم همین روال ببین .... خوب این تموم شد حالا باز میکنم تو بباف نوبت تویه!
+ببین الان اولیرو رو کدوم بزارم؟
-سومی..
+بزار عکس بگیرم ببین درسته
-اره افرین باهوشی ها!
+مرسی...
-همینجوری ک میبافی حرفم بزن...
+چی بگم؟
-چقد دوسم داری؟؟؟!
+خودت میدونی ...نپرس دیگه خسته نشدی از تکرار این سوال!
-باشه حالا بگو دیگهه..
+خیلییییی...
-خیلی ینی چقد؟!
+ینی اونقدی ک تو درک نمیکنی!
-ههههه باشه
+بفرمایین تموم شد خسته شدم دیگه پاییناش سخته کشتو بده..
-بیاا...
-کو عکس بگیر ببینم؟!
+ببین خوبه ب نظرت؟
-عالیهعهه برا بار اول
-میشه برام لاک بزنی؟؟
+واااا تو خل شدی هااا
-تورو خدا...
+ینی اومدم اینجا مو ببافمو لاک بزنم؟ههه
-آرهععه
+چشم
-خوب چه رنگی؟
+قرمز
-بفرمایین اینم قرمز..
-نزنی از ناخونم بیرووون هااا
+باش
-میگم به نظرت ما تاکی باهمیم؟
+تا امتداد زندگی..
-ینی میشه؟
+واا اره چرا نشه!
- تو همیشه میگی امتداد زندگی اگه مردم چی؟
+میشه خفهه شی ؟
+دلت کتکـــ میخواد؟
-اوو بزار لاکام خشک شه یه کتکی نشونت بدم
-بیا فوت کنیم تا خشک شه
+ههه باشه...ما خیلیی خلیم ها..
-میدونم..خوب بریم جنگ بالشت
+بریم
-آی سرم نگفتم اینقد محکم بزن کهه
+خو بیخود میکنی بامن میگیری..ولا
-من برم قهوه بیارم..
-ببین چه قهوهای دم کردم من..بفرمایین
.
.
.
*بسهههههههع دیگه دختر همه زندگیتو گذاشتی پای تمرین تأتر... خستههه نمیشی اینقد با خودت حرف میزنی این چه نقش لامصبیه ک توش غرق شدی کاش همینقدرم که ب فکر تعاتری به فکر درست بودی....
-امان از بی حواسی دیدی... چه دیر یادم آمد رفتی ومثل همیشه من موندم با یه فنجون اضافی قهوه..
از وقتی رفتی...
دخترکی اینجا باخیالت بیدار میشود،غذامیخورد،حرف میزند،به گردش میرود،گریه میکند ومیخندد،میرقصد،شعر میخواند اینجا در این اتاق یک دختر با خیالت زندگی میکند
در همین چهار دیواری این دختر با خیالت جان میدهد....
واسم این جان دادن شد تمرین بازیگری وتعاتر
دیدگاه ها (۱۶)

همَمون یکیُ داریم که حتّی از دعوا باهاش لذت میبَریم❤ ️مگع نع...

😔 😔 😔 😔 😔 😔 😔 😔 😔 😔 😔 😔 😔 😔 😔

{‏دُنیا بِدون شِنیدَن دوستِت دارَمات جایِ تَرسناکیه^^

مَن غَمِ[ طُ ]میخـورَم*ـ*🗝

p..86لیژان و دینگ یوشی متوجه خراب شدن هوا شدن باد بدی میوزی...

پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط