گوشه ی صحن ،دم عید، دلم میلرزد
گوشه ی صحن ،دم عید، دلم میلرزد
من و یک عالمه تردید ،دلم میلرزد
بادی از سمت حرم قصد وزیدن دارد
بی سبب نیست که چون بید ،دلم میلرزد
لرزه افتاده به جان در و دیوار ولی
زلزله نیست ،نترسید، دلم میلرزد
میروم سمت حرم ،دست به سینه این بار
دو قدم مانده به خورشید، دلم میلرزد
هر چه از زاءر خود دل ببری میچسبد
چقدر در حرمت در به دری میچسبد
چقدر در حرمت مست زیاد است ببین
چقدر دور و برت دست زیاد است ببین
زاءرانت به کرامات تو عادت دارند
همه یک جور به این خانه ارادت دارند
یک نفر پول ،یکی اشک، یکی انگشتر
از صدای سخن عشق ،ندیدم خوشتر
روزهامان همگی با کرمت میچرخند
زاءرانت چقدر با عظمت میچرخند
ابر و باد و مه و خورشید همه رقص کنان
چند قرن است که زیر علمت میچرخند
تا قدم رنجه کنی بر سر ما یک عمراست
چشم هامان به هوای قدمت میچرخند
حاجیانی که به حج رفتنشان جور نشد
چه غریبانه به دور حرمت میچرخند
من و یک عالمه تردید ،دلم میلرزد
بادی از سمت حرم قصد وزیدن دارد
بی سبب نیست که چون بید ،دلم میلرزد
لرزه افتاده به جان در و دیوار ولی
زلزله نیست ،نترسید، دلم میلرزد
میروم سمت حرم ،دست به سینه این بار
دو قدم مانده به خورشید، دلم میلرزد
هر چه از زاءر خود دل ببری میچسبد
چقدر در حرمت در به دری میچسبد
چقدر در حرمت مست زیاد است ببین
چقدر دور و برت دست زیاد است ببین
زاءرانت به کرامات تو عادت دارند
همه یک جور به این خانه ارادت دارند
یک نفر پول ،یکی اشک، یکی انگشتر
از صدای سخن عشق ،ندیدم خوشتر
روزهامان همگی با کرمت میچرخند
زاءرانت چقدر با عظمت میچرخند
ابر و باد و مه و خورشید همه رقص کنان
چند قرن است که زیر علمت میچرخند
تا قدم رنجه کنی بر سر ما یک عمراست
چشم هامان به هوای قدمت میچرخند
حاجیانی که به حج رفتنشان جور نشد
چه غریبانه به دور حرمت میچرخند
۱.۲k
۰۳ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.