از شوق آن بر و دوش روزی بغل گشودم

از شوق آن بر و دوش، روزی بغل گشودم
آغوش من چو محراب، دیگر به هم نیامد
#صائب_تبریزی
دیدگاه ها (۰)

اخمت آتش میکشدبردامنمچاره تندی این اخلاق چیست؟؟؟

‏یه جایی هم جبران خلیل جبران مینویسه؛سلام بر کسانی که معنی ع...

نام اثر :ولش کن عزیزم اون لیاقت تو رو نداشت.

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندماندوه بزرگی است چه باشی...چـــ...

میدانی؟ همه ی اینها نقشه بود. تا روزی از تمام آن ستاره های ف...

زن هایی که تتهایی را تجربه کرده اند انها از نظر روحی قویترین...

پارت یک عشق اجباری الان من سه ساله که نیویورک هستم برادر من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط