مدرسه پولدارا پارت بیست و ششم
part ²⁶
تا خواستم حرفی بزنم جیمین تبدیل شد به جوجه داشت جیک جیک میکرد منم مونده بودم چیکار کنم رفتم از مدیر اجازه گرفتم و رفتم خونه مامانم به شدت خوشحال بود که منو دید
مامان ا/ت: سلام ا/ت: سلام مامان ا/ت: دخترم ساعت پنج برو پیش اقای لی و پیشنهادش رو قبول کن ا/ت: اوکی جیمین: جیگ جیگ جیگ(میگه: بریم دیگه) ماملن ا/ت: اون چیه؟ چقدر نازه
پشمام ریخته بود مامانم از جوجه خوشش نمیومد ولی از ادمای پولدار خوشش میاد نکنه چون جیمین پولداره و بوی پول اومده اونم اینطوری کرده باشه
ا/ت: خب باشه من میرم اتاقم مامان ا/ت: باشه
ا/ت: جیمین تو چرا جوجه شدی یهو جیمین: جیگگ جیک جیک (من حیوون بودم بعد شدم انسان) ا/ت: چه عجیب حالا ولش
رفتم داخل اتاقم میخواستم لباسم رو عوض کنم دیدم داره یکجوری نگاهم میکنه فهمیدم اون یک پسره و من یک دختر اون جوجو نیست
ا/ت: من میرم حموم (لکنت)
یهو دیدم جیمین به حالت خودش برگشت و مامانم در میزد که بیاد داخل اتاق منم سریع رفتم داخل پتو و جیمین رفت زیرم کاملا فراموش کرده بودم که پام فقط یک شورت بود الان یعنی باهام میخواد چیکار کنه؟ وای من میترسم
مامان ا/ت: دخترم چیزی شده سرما میخوری ا/ت: نه حالم خوبه مامان ا/ت: اها خب اوکیه ا/ت: نمیری؟ مامان ا/ت: چرا چرا ا/ت: رفتی درو حتما پشت سرت ببند
حس میکردم یکی داره به اونجام دست میزنه یکم تحریک شده بودم ولی خودمو نگه داشتم و سریع جیمین اومد بیرون
جیمین: خب اهممم چرا شلوارت پات نیست تو توی مدرسه هم شلوار میپوشی ا/ت: خب حالا هرچی من میرم حموم دیگه
مامانم رفته بود خرید زود رفتم حموم و همونطور که زیر دوش بودم اواز میخوندم صدام خوب بود میخوام یکبار تست بدم ولی هیچوقت نمیتونم با این پولی که دارم قبول بشم رفتم داخل اتاقم حوله یکم از بدنم رو گرفته بود فکر کردم جیمینه سریع پریدم توی پذیرایی ولی یهو یکی صدام کرد
جیمین: ا/ت حالت خوبه؟ ا/ت: تو تو اینجایییی(داد) جیمین؛ اهوم راستی چقدر صدات بده خدا به داده مامانت برسه ا/ت: به تو ربطی نداره بعدشم تو از کجا صدام رو قشنگ میشنیدی شاید صدای خودت بوده هه هه هه جیمین: لباس تنت نیستا ا/ت: جواب سواله منو بده.. واستا من... یا قمررر
رفتم توی اتاق و لباسام رو پوشیدم دیگه نمیتونم از خجالت توی چشمای جیمین تک نگاه هم بکنم صدای مامانم اومد رفتم بیرون دیدم داره با جیمین صحبت میکنه و کنار جیمین هم دوتا مرد بودن
ا/ت: مامان این اقایون کی هستن؟ مامان ا/ت: ایشون خا... نه ببخشید اینا از فامیلامون هستن
چی؟ یعنی جیمین فامیله منه؟ عجب
ا/ت: خب اگه اینطوره اوکی فقط چرا دستتون گل و شیرینی هست و یک حلقه مرد 1: راستش من پدره این پسرم هستم و میخوام خاستگاریتون کنم واسه ی پسرم جیمین مامان ا/ت: دخترم نظرت چیه ا/ت: خب نمیدونم مامان ا/ت: دخترم راستش یک چیزیو باید بهت بگم ا/ت: بگو مامان ا/ت: تو یک داداش داری ا/ت: جوک نگو مامان ا/ت: جوک نیست و من با این اقا (مرد شماره2) توی رابطه بودم
بعد چند ثانیه یک نفر اومد و کناره مامانم واستاد که کلا خوابم پرید از دیدنش اون....
باز این کی میتونه باشه؟ هرکی درست بگه هوشش 100 درصده
شرط: 11 لایک 5 کامنت (لطفا شرایط کامل شه)
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.