part آخر
part آخر
college love.
داشتیم میرفتیم تو اتاق بخوابیم که یهو در خونه باز شد یه مرد سیاه پوش بود چهرش رو پوشونده بود کلتش رو در آورد
دایــــــون/داد=چان
همین که گفت خودشو انداخت روم تا تیر بهم نخوره... چان تیر خورد
چان=دایـون
چان.... چان... چــــــــــــــان /داد و جیغ =دایون
کل لباسم خون بود
مرده رو ندیدم
زنگ زدم آمبولانس
الوو /با ترس و صدای گرفته= دایـون
الو ارژانس بفرمایید =&
شوهرم تیر خورده اگر میشه هرچه زود تر بیاید =دایـون
الان حرکت میکنیم =&
گوشیو که قطع کردم یه نفر دستمال گذاشت جلو دهنم و بیهوشم کرد
بیدار که شدم تو بیمارستان بودم
چ.. ا.. ن؟=دایـون
بهوش اومدید؟.. =پرستار
چان کجاست=دایـون
ببخشید چان کیه=پرستار
یه آقا رو که تیر خورده بود رو اوردن اینجا؟=دایـون
بله... چه نسبتی باهاش دارین؟=پرستار
باید به شما توضیح بدم؟=دایـون
معذرت میخوام.... بله اونو آوردن اینجا ولی الان هم متاسغانه تو کماعه=پرستار
چ.. چ.. چ.. چی... چی گفتی.. یعنی چی =دایـون
متاسفم شاید نباید اینو بهتون میگفتم=پرستار
خیلی گریه کردم پنج تا آرام بخش بهم زدن و عصر بود که من مرخص شدم ته مو بزور آوردم خونه من رو تختم نشسته بودم و گریه میکردن
هر روز میرفتم بیمارستان پیش چان
۸ماه بعد..
دیگه وقتش بود بچه رو به دنیا بیارم
چند روزی بیمارستان بستری بودم
بچه به دنیا آوردم اسمشو گذاشتم سویون
یک ماه بعد داشتم سویون رو آماده میکردم ببرم بیمارستان با خودم خواستم برم دیدن چان
سلام چان میدونم نمیتونی ببینیم یا صدامو بشنوی ولی این دخترمونه اسمشم سویون ـه
نازه نه؟=دایـون
دستشو گرفتم دیدم انگشتش داره تکون میخوره
پرستار.... پرستار /داد =دایـون
چی شده =پرستار
بهوش اومده =دایـون
دستگاه هارو سریع کشیدن یکم چکش کردن بعد از دوساعت که کاملا به هوش اومد
سلام بیبی گرل =چــان
سلام ددی حالت چطوره=دایـون
خوبم.. این فرشته خانم کیه بغلت =چان
این.... دختر چانه گفتم بیارمش با خودم.. نگا کن چقد نازه.. اسمش سویون ـه=دایـون
بده ببینمش... قربونش برم خیلی شبیه منه ولی فکر کنم اخلاقش به تو رفته یکم فضوله آخه خیلی تکون میخوره =چان
بلند شد نشست
بیا نزدیک تر =چان
اومدم نزدیک
گردنمو گرفت و لبمو میک زد
بابت همچی ممنون............. تو چیکار میکنی هر دفعه که میبوسمت خوشمزه تر میشی =چان
نمیدونم =دایـون
برگشتیم خونه و از اون روز به بعد خیلی عادی زندگی کردیم
من یه باشگاه خفن زدم چان هم مربی شنا شد
سویون هم دوستای خیلی خوبی پیدا کرده
...............................((پایان))..............................
#استری_کیدز
#بنگ_چان
#لینو
#چانگبین
#هان
#هیونجین
#ای_ان
#فلیکس
#نفر_بعدی_در_کار_نیست
#نفر_بعدی_در_کار_نیست
college love.
داشتیم میرفتیم تو اتاق بخوابیم که یهو در خونه باز شد یه مرد سیاه پوش بود چهرش رو پوشونده بود کلتش رو در آورد
دایــــــون/داد=چان
همین که گفت خودشو انداخت روم تا تیر بهم نخوره... چان تیر خورد
چان=دایـون
چان.... چان... چــــــــــــــان /داد و جیغ =دایون
کل لباسم خون بود
مرده رو ندیدم
زنگ زدم آمبولانس
الوو /با ترس و صدای گرفته= دایـون
الو ارژانس بفرمایید =&
شوهرم تیر خورده اگر میشه هرچه زود تر بیاید =دایـون
الان حرکت میکنیم =&
گوشیو که قطع کردم یه نفر دستمال گذاشت جلو دهنم و بیهوشم کرد
بیدار که شدم تو بیمارستان بودم
چ.. ا.. ن؟=دایـون
بهوش اومدید؟.. =پرستار
چان کجاست=دایـون
ببخشید چان کیه=پرستار
یه آقا رو که تیر خورده بود رو اوردن اینجا؟=دایـون
بله... چه نسبتی باهاش دارین؟=پرستار
باید به شما توضیح بدم؟=دایـون
معذرت میخوام.... بله اونو آوردن اینجا ولی الان هم متاسغانه تو کماعه=پرستار
چ.. چ.. چ.. چی... چی گفتی.. یعنی چی =دایـون
متاسفم شاید نباید اینو بهتون میگفتم=پرستار
خیلی گریه کردم پنج تا آرام بخش بهم زدن و عصر بود که من مرخص شدم ته مو بزور آوردم خونه من رو تختم نشسته بودم و گریه میکردن
هر روز میرفتم بیمارستان پیش چان
۸ماه بعد..
دیگه وقتش بود بچه رو به دنیا بیارم
چند روزی بیمارستان بستری بودم
بچه به دنیا آوردم اسمشو گذاشتم سویون
یک ماه بعد داشتم سویون رو آماده میکردم ببرم بیمارستان با خودم خواستم برم دیدن چان
سلام چان میدونم نمیتونی ببینیم یا صدامو بشنوی ولی این دخترمونه اسمشم سویون ـه
نازه نه؟=دایـون
دستشو گرفتم دیدم انگشتش داره تکون میخوره
پرستار.... پرستار /داد =دایـون
چی شده =پرستار
بهوش اومده =دایـون
دستگاه هارو سریع کشیدن یکم چکش کردن بعد از دوساعت که کاملا به هوش اومد
سلام بیبی گرل =چــان
سلام ددی حالت چطوره=دایـون
خوبم.. این فرشته خانم کیه بغلت =چان
این.... دختر چانه گفتم بیارمش با خودم.. نگا کن چقد نازه.. اسمش سویون ـه=دایـون
بده ببینمش... قربونش برم خیلی شبیه منه ولی فکر کنم اخلاقش به تو رفته یکم فضوله آخه خیلی تکون میخوره =چان
بلند شد نشست
بیا نزدیک تر =چان
اومدم نزدیک
گردنمو گرفت و لبمو میک زد
بابت همچی ممنون............. تو چیکار میکنی هر دفعه که میبوسمت خوشمزه تر میشی =چان
نمیدونم =دایـون
برگشتیم خونه و از اون روز به بعد خیلی عادی زندگی کردیم
من یه باشگاه خفن زدم چان هم مربی شنا شد
سویون هم دوستای خیلی خوبی پیدا کرده
...............................((پایان))..............................
#استری_کیدز
#بنگ_چان
#لینو
#چانگبین
#هان
#هیونجین
#ای_ان
#فلیکس
#نفر_بعدی_در_کار_نیست
#نفر_بعدی_در_کار_نیست
۴.۱k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.