رسوای زمان!
ای شاعر سرگشته!، تو رسوای زمانی
از بس که زدی لاف که در عشق چنانی!
هی واژه به هم بافتی و شعر سرودی
با عشق غزل خواندی و از مدعیانی!
گفتی که منم شاعر چشمان فلانی
نذرش غزلی کردی و هی باز بر آنی!
بگذار بگویم به تو ای مدعی عشق
کم لاف بزن، از هنر عشق چه دانی؟!
مقصودغزل های تو!، آن ماه یگانه!
آن ولوله در جان تو، آن عشق نهانی!
جان گر بدهی در طلبش یا که شب و روز
خاک ره او باشی و جز عشق نرانی!
جبران نتوان کرد که اوگوشه چشمی
سویت نظری کرده که تا زنده بمانی!
اکسیر حیات است برایت تب چشمش
تو زنده به آنی، چه بدانی چه ندانی!
روزی که دهی جان به ره حضرت معشوق
ثابت شود از عشق درت هست نشانی!
"باران" غز ل های تو آن روز کند "خیس"
روح وتن معشوق و تو شایسته بمانی!
#حسن_زارع
#خیس_باران
#شیراز_۲۳بهمن ماه_۱۴٠۱
#غزل
#دوبیتی
#غزلسرا
#عشق
#عاشقانه
#ادبی
#ادبيات_فارسی
#عکسنوشته
#باران
#شعرکوتاه
#شعرانه
#شاعران
#شعر_امروز
#شعرپارسی
#شعرمعاصر
#شعروآینه
#شیراز
#حافظ
#نزار_قبانی
#فاضل_نظری
#شهریار
#هوشنگ_ابتهاج
#نظامی_گنجوی
#وحشی_بافقی
از بس که زدی لاف که در عشق چنانی!
هی واژه به هم بافتی و شعر سرودی
با عشق غزل خواندی و از مدعیانی!
گفتی که منم شاعر چشمان فلانی
نذرش غزلی کردی و هی باز بر آنی!
بگذار بگویم به تو ای مدعی عشق
کم لاف بزن، از هنر عشق چه دانی؟!
مقصودغزل های تو!، آن ماه یگانه!
آن ولوله در جان تو، آن عشق نهانی!
جان گر بدهی در طلبش یا که شب و روز
خاک ره او باشی و جز عشق نرانی!
جبران نتوان کرد که اوگوشه چشمی
سویت نظری کرده که تا زنده بمانی!
اکسیر حیات است برایت تب چشمش
تو زنده به آنی، چه بدانی چه ندانی!
روزی که دهی جان به ره حضرت معشوق
ثابت شود از عشق درت هست نشانی!
"باران" غز ل های تو آن روز کند "خیس"
روح وتن معشوق و تو شایسته بمانی!
#حسن_زارع
#خیس_باران
#شیراز_۲۳بهمن ماه_۱۴٠۱
#غزل
#دوبیتی
#غزلسرا
#عشق
#عاشقانه
#ادبی
#ادبيات_فارسی
#عکسنوشته
#باران
#شعرکوتاه
#شعرانه
#شاعران
#شعر_امروز
#شعرپارسی
#شعرمعاصر
#شعروآینه
#شیراز
#حافظ
#نزار_قبانی
#فاضل_نظری
#شهریار
#هوشنگ_ابتهاج
#نظامی_گنجوی
#وحشی_بافقی
۳.۰k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.