خدایا

خــدایا ...

شب اول قبــرم به حـرمت این همہ

عذابے ڪہ ڪشیـدم و هیچی نگفتــم

سڪوت ڪن مثــل روزایی ڪہ

بایــد تو دهن خیلیا مـیزدی امـا سڪوت ڪردی!!!!!
دیدگاه ها (۱)

بساط کرده ام... و تمام نداشته هایم را به حراج گذاشته ام...!...

مدام دلت را مے شکنند سکوت مے کنے هیچ نمے گویے حتے اخم هم ...

به ســـگ استخوان بدی، دورت میگرده... واست دم تکون میده...!...

♚مــــــــرگ که خبر نمیکنه... یهـــــــو دیدے دیگــه " ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط