کاش من همه ی چیز هایی بودم که بهت نزدیکن؛ کاش من موزیکِ م
کاش من همهی چیزهایی بودم که بهت نزدیکن؛ کاش من موزیکِ مورد علاقهت بودم، کاش پنجرهی اتاقت بودم، کاش اون لباست بودم که بیشتر از بقیه لباسات دوستش داری، کاش دستات بودم، کاش قلبت بودم، کاش ماهِ تو آسمون بودم که همیشه نگاهش میکنی، کاش بادی بودم که میره لایِ موهات، کاش لبخندت بودم، کاش سایهی درختی بودم که تو حیاط خونتونه، کاش نزدیکترین رفیقت بودم، کاش ساعتِ تو اتاقت بودم، کاش گوشیت بودم، کاش آسمونِ پر ستارهی شبات بودم، کاش کسی بودم که دوستش داری، کاش محلهای بودم که خونتون اونجاست، کاش پرنده بودم، کاش یکی از اعضای خانوادهت بودم که همیشه دارنت، کاش مورد اعتمادترین آدمِ زندگیت بودم، کاش چشمات بودم، کاش رنگِ مورد علاقهت بودم، کاش دفتر یادداشتت بودم، کاش با ارزشترین شیء بودم تو کِشویِ میزت، کاش قابِ اون عکست بودم که رو دیوارِ اتاقته، کاش من جزوی از تو و برای تو بودم؛ کاش نزدیکت بودم. اینکه این همه از تو دور باشم و باهات غریبه، خیلی اذیتم میکنه. تو خودت نمیدونی داشتنت چقدر خوبه؛ من میدونم. کاش من همهی چیزهایی بودم که تو دوستشون داری، کاش همهی آدمایی بودم که تو رو میبینن، باهات حرف میزنن، بغلت میکنن و هر چقدر که بخوان میتونن کنارت باشن؛ کاش انقدر ازت دور و محروم نبودم، کاش من کنارت بودم.
۱۱.۲k
۰۱ شهریور ۱۴۰۲