باران مادربزرگم وقتی خیلی خسته میشد

#باران 💔‏مادربزرگم وقتی خیلی خسته میشد؛
میگفت : «هیچِم نمانده»

کاش زنده بود الان،
سرمو میذاشتم رو پاهاش میگفتم:

«دالگم هیچِِم نمانده»

#رویا🥀
دیدگاه ها (۴)

#باران 💔بنده ی غرق گناهت آمده... #الهی_العفو😔#شب_قدر.. 🖤

#باران ❣در مسجد و کعبه دنبال چه هستی!؟اول ببین تو قلب کسی را...

#باران #گاهی چه دلگیر میشوی از خدا...#گاهی چه بی تاب و دل تن...

#باران ❣من از روزی که در بندِ تواَم آزادم و جز توکسی سعدی نم...

آقا من پشمام ریخته !؟ امروز فهمیدم ۳ نفر از اون‌یکی هفتم ۳ ت...

وقتی بچه بودم ؛ موندم پیش مامانبزرگم ؛ یکم گذشت که مامانبزرگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط