🌑🩸۲۵🩸🌑
🌑🩸۲۵🩸🌑
سری اماده شدم که بریم (اسلاید بعد لباس لیا)بعد هم لباس های بچه هارو پوشیدم بعدم رفتم پیش نایلی
لیا:تق تق تق بیام تو
نایلی:اره بیا تو
لیا:چه خشگل شدی
(اسلاید بعد لباس نایلی)
نایلی:ممنونم راستس کوک کو
لیا:داره لباس می پوشه
کوک: تق تق من اومدم(تو بغل کوک بچه بودن
لیا:این دوتا فسقلی رو ببان ببینم
نایلی:خدا خشگل های خاله رو
(اسلاید بعد لباس کوک)
کوک:بریم
لیا:بریم
رفتیم و سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت شهر بازی
پرش زمانی به ساعت ۱۲ شب
خسته و کوفته از شهر بازی اومدیم من خیلی خوابم میومد رفتم لباسامو عوز کردم اومدم دراز بکشم که خوابم برد
ویو کوک♡♤
از دستشویی اومدم بیرون دیدم لیا رو تخت خواب رفته خیلی کیوت خوابیده بود منم رفتم بچه هارو خوابوندم بعدم رفتم تو تخت گرفتم خوابیدم ......
ویو هم لیا هم کوک۰۰
مرسی که داستان زندگی مارو خوانید ما بر گشتیم کره و داریم زندگیمونو میکنیم خب پس تا فصل بعد میبینیمتون خدا حافظ
بای☆☆☆☆☆
سری اماده شدم که بریم (اسلاید بعد لباس لیا)بعد هم لباس های بچه هارو پوشیدم بعدم رفتم پیش نایلی
لیا:تق تق تق بیام تو
نایلی:اره بیا تو
لیا:چه خشگل شدی
(اسلاید بعد لباس نایلی)
نایلی:ممنونم راستس کوک کو
لیا:داره لباس می پوشه
کوک: تق تق من اومدم(تو بغل کوک بچه بودن
لیا:این دوتا فسقلی رو ببان ببینم
نایلی:خدا خشگل های خاله رو
(اسلاید بعد لباس کوک)
کوک:بریم
لیا:بریم
رفتیم و سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت شهر بازی
پرش زمانی به ساعت ۱۲ شب
خسته و کوفته از شهر بازی اومدیم من خیلی خوابم میومد رفتم لباسامو عوز کردم اومدم دراز بکشم که خوابم برد
ویو کوک♡♤
از دستشویی اومدم بیرون دیدم لیا رو تخت خواب رفته خیلی کیوت خوابیده بود منم رفتم بچه هارو خوابوندم بعدم رفتم تو تخت گرفتم خوابیدم ......
ویو هم لیا هم کوک۰۰
مرسی که داستان زندگی مارو خوانید ما بر گشتیم کره و داریم زندگیمونو میکنیم خب پس تا فصل بعد میبینیمتون خدا حافظ
بای☆☆☆☆☆
۷۹
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.