کیسه ی کوچک چای

کیسه ی کوچک چای
تمام عمر
دلباخته ی لیوان شد
اما هر بار که میخواست حرف دلشو بگه
صداش توی ابجوش میسوخت ...

کیسه ی کوچک چای
با یک تکه نخ
رفت ته لیوان
حرف دلشو آهسته گفت
" لیوان ، سرخ شد " !!!
دیدگاه ها (۲)

ﻏﻢ ﻫﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺟﻨﮕﯿﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺭﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﮐﻨﯿﺪﻏﻢ ﻫﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ...

عیدتون مبارک

چه سخت است تنگ ماهی بودن اگر بشکنی قاتلی و اگر نشکنی زندانبا...

لطفا با حوصله بخونﯾﺎﺩﻣﻪ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﻣﺰﺍﺭ....ﺳﻌﯽ ﻣﯽ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۴۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط