کیسه ی کوچک چایتمام عمردلباخته ی لیوان شداما هر بار که میخواست حرف دلشو بگهصداش توی ابجوش میسوخت ...کیسه ی کوچک چایبا یک تکه نخرفت ته لیوانحرف دلشو آهسته گفت" لیوان ، سرخ شد " !!!