شوگا: حالا نزن، بیا بگیر
شوگا: حالا نزن، بیا بگیر
ا. ت: مرسی ، بفرما تو
شوگا: مرسی
رو مبل نشست
چایی آوردم با موچی و شکلات
شوگا: احساس میکنم از اون آدمایه شکمو هستی
ا. ت: آره، بد جور
شوگا: پهلوی خوبه
ا. ت: آره
شوگا: تنها زندگی میکنی
ا . ت:اوهوم، خانواده ایراننن
پرش زمانی به سه ماه بعد
من و شوگا خیلی صمیمی شدیم هفته 2و3بار همو میبینیم
الان قرار برای کنفرانس کاری به پاریس برم
شوگاهم گفت باهام میاد الان سوار هواپیما شدیم
ا. ت: مرسی ، بفرما تو
شوگا: مرسی
رو مبل نشست
چایی آوردم با موچی و شکلات
شوگا: احساس میکنم از اون آدمایه شکمو هستی
ا. ت: آره، بد جور
شوگا: پهلوی خوبه
ا. ت: آره
شوگا: تنها زندگی میکنی
ا . ت:اوهوم، خانواده ایراننن
پرش زمانی به سه ماه بعد
من و شوگا خیلی صمیمی شدیم هفته 2و3بار همو میبینیم
الان قرار برای کنفرانس کاری به پاریس برم
شوگاهم گفت باهام میاد الان سوار هواپیما شدیم
۳.۲k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.