بارها از خویش میپرسم که مقصودت چه بود

بارها از خویش می‌پرسم که مقصودت چه بود
درک مرگ از مرگ کاری ساده نیست
رنج ما و آن امانت قتل و هابیل و بهشت
چاره‌ای کن ای معما چاره‌ای در چاره نیست
روزها رفتند و رفتیم و گذشت
آه آری زندگی افسانه بود
خاطری از خاطراتی مانده جا
تار مویی در کنار شانه بود
یادگارم چند حرفی روی سنگ
باد و باران و زمان و هاله‌ای
سبزه می‌روید به روی خاک من
می‌چرد بابونه را بزغاله‌ای!

#حسين_پناهي
📚 #سالهاست_که_مرده‌ام
دیدگاه ها (۳)

استوری

فقط ی عوضی نباش:)😏انقدر سخته؟

انسان از سه چیز درست شده :رنج ، کار و عشق ...ما به خاطر عشق،...

من حَلقه های زلفشاز عشق می شمارموَرنه کجا رسد کسدر حَد و در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط