امان از غفلت ما
در برنامه زندگی پس از زندگی دیروز...
تجربه گر که یه پیرمردی بود، از چیزهایی که در کما دیده بود حرف میزد!!
رسید به اینجا که...
اونهایی که در مکان تنبیه قرارداشتن ، به اون پیرمرد اشاره میکردن و به همدیگه میگفتن:
این برگشتیه!!!
این به دنیا برمیگرده
و هرکسی از این بنده ی خدا تقاضایی داشت که:
وقتی برگشتی
به خانواده م بگو فلان کارو برام انجام بدن....
بگو برام حلالیت بطلبن
بگو بچه هام اموالم رو پاک کنن و حق و به صاحب حق برسونن!!
یه لحظه دلم سوخت.....
واسه تنهایی
واسه غربت
واسه دستهای خالی
واسه فرصتهای سوخته
واسه منم منم کردنا
واسه باور نداشتن به اون دنیا
واسه غرورها
وحالا.......
اینکه بعدا درجایگاهی قرار بگیری که منتظر باشی یه برگشتی، از دنیا از راه برسه تا بتونه پیغامت رو به اهل دنیا برسونه😔
امان از غفلت
امان......
اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي
گريه میكنم براي جان دادنم
اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي
گريه می كنم براي تاريكي قبرم، گريه كنم براي تنگي لحدم،
اَبْكي لِسُؤالِ مُنْكَر وَنَكير اِياي
گريه می كنم براي سوال نكير و منكر از من....
( دعای ابوحمزه )
تجربه گر که یه پیرمردی بود، از چیزهایی که در کما دیده بود حرف میزد!!
رسید به اینجا که...
اونهایی که در مکان تنبیه قرارداشتن ، به اون پیرمرد اشاره میکردن و به همدیگه میگفتن:
این برگشتیه!!!
این به دنیا برمیگرده
و هرکسی از این بنده ی خدا تقاضایی داشت که:
وقتی برگشتی
به خانواده م بگو فلان کارو برام انجام بدن....
بگو برام حلالیت بطلبن
بگو بچه هام اموالم رو پاک کنن و حق و به صاحب حق برسونن!!
یه لحظه دلم سوخت.....
واسه تنهایی
واسه غربت
واسه دستهای خالی
واسه فرصتهای سوخته
واسه منم منم کردنا
واسه باور نداشتن به اون دنیا
واسه غرورها
وحالا.......
اینکه بعدا درجایگاهی قرار بگیری که منتظر باشی یه برگشتی، از دنیا از راه برسه تا بتونه پیغامت رو به اهل دنیا برسونه😔
امان از غفلت
امان......
اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي
گريه میكنم براي جان دادنم
اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي
گريه می كنم براي تاريكي قبرم، گريه كنم براي تنگي لحدم،
اَبْكي لِسُؤالِ مُنْكَر وَنَكير اِياي
گريه می كنم براي سوال نكير و منكر از من....
( دعای ابوحمزه )
۱.۳k
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.