ابوالوفا میگوید

ابوالوفا میگوید:
من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند.
وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم: به منجی عالم بشریت به فریاد درماندگان و بیچارگان
سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند:
"اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم...".

بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد.

بحارالانوار ج۵۳.ص۶۷۸
دیدگاه ها (۰)

ز یزدان دان نه از ارکان،که کوته دیدگی باشدکه خطی کز خرد خیزد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط