گرچه در غربت صدای آشنا زیباتر است

گرچه در غربت صدای آشنا زیباتر است
بر غریبی همچو من، درد از دوا زیباتر است

من بهار عمر خود را با خزان کردم عوض
این خزان از صد بهار دلربا زیباتر است

خنجری از روبرو هرگز حریف من نبود
اندر این ایّام خنجر از قفا زیباتر است

عشق از آن روزی که شد بازیچۀ ناپختگان
رنگ تزویر و تَمَلّق از حَنا زیباتر است

در مسیر راستان صد کوفه بر پا ساختند
قدر سنگ‌اندازها از اشک ما زیباتر است

درد یاری که شده خودکامه ها مَنبرنشین
خون ناحق ریختن از خون‌بها زیباتر است

از قَلَم سرنیزه می‌سازند این طرّارها
جلوۀ زخم زبان‌ها از دعا زیباتر است

خوف آن دارم که روزی بشکند آئینه‌ها
جاهلان گویند مَفرَغ از طلا زیباتر است

#ارس_آرامی
دیدگاه ها (۰)

بوسید رقیب و گفتند از مهربانی‌اش بودهای بر هرچه مهربانِ بی‌ج...

گرچه در غربت صدای آشنا زیباتر استبر غریبی همچو من، درد از دو...

لعنت به فردایی که بی تو درد داردبه این جهان که خصلتی نامرد د...

چپاولگر ز چشمانت ندیدم هیچ چنگییزیبَرَد تاراج شهری را بدون ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط