چشمانم را می بندم باز می کنم

چشمانم را می بندم ، باز می کنم !
یک سال گذشت....
مگر چند پلک مانده است
که اینقدر نمی آیی؟؟!!

#هادی-قنبرزاده
دیدگاه ها (۱۴)

پدرم هرگز ما را نزد و همواره تنبیهات خلاقانه‌ای در کف داشت. ...

دیگر دلم برایت تنگ نمی شود !بهانه ات را هم ...نمی گیرم !...ا...

تولدت مبارک دوست مهربونم...

فکرش را بکنچه مرگ قشنگی می تواند باشد!!تو از کوچه مرا صدا بز...

چرا من اینقدر براتون فعالیت می کنم ولی شما اصلا یدونه هم لای...

دلنوشته های من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط