ناز کمتر کن که من اهل تمنا نیستم

ناز  کمتر  کن ، که  من  اهل  تمنا  نیستم
زندہ با عشقم ، اسیر سود و سودا نیستم

عاشق  دیوانه ای  بودم  ،  که  بر  دریا  زدم
رهرو گمگشته ای هستم ، که بینا نیستم

اشک گرم  و  خلوت سرد  مرا  ، نادیدہ ای
تا  بدانی  اینقدر ها  هم  شکیبا   نیستم

بسکه مشغولی بعیش ونوش هستی غافلی
از چو من محمد ، که هستم در جهان،یا نیستم

دوست  میداری  زبان   بازان  باطل  گوی  را
در  برت  لب  بسته  از  آنم ، کز  آنها  نیستم

دل بدست آور  شوی با  مهربانیهای  خویش
لیکن آنروزی ،  که من دیگر  به  دنیا  نیستم

پای بند آز خویشم ، مهلتی ای شمع عشق
من  برای  سوختن   اکنون ،  مهیا  نیستم

هیچکس جای مرا دیگر نمیداند کجاست
آنقدر در عشق او غرقم ، که پیدا  نیستم...
دیدگاه ها (۰)

🌼 خدایا شکرت که ذکر زبان و قلبم🌼 در آغاز  هر کاری نام رحمان ...

دیدار آیت الله خامنه ای با علی خامنه ای و بهشتی و مطهری و رو...

🥀    *این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست؛*    *این خاک چه زی...

توییتهای کیلویی که ذره‌ای در دنیای واقعی اثر گذار نیست.اصلا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط