ما ادم ها اولین چیزی که به حکم نیازها مون یاد میگیریم کاس
ما ادم ها اولین چیزی که به حکم نیازها مون یاد میگیریم کاسبکاری و تجارت هست.
تجارت اموال واشیا ، تجارت علم، تجارت سلامتی ، تجارت نان و بالاخره تجارت مهربانی و عشق.
اما من منظورم از مهربانی هوشمندانه کاسبکاری عشق و مهربانی نبود.
بلکه رسیدن به اون شناخت و معرفت از زندگی و هستی بود که اصلا مهربانی و شفقت و عشق به واسطه پیوند عمیقشون با حقیقت دارای اصالت و ارزش ذاتی هستند.
سالها پیش در جایی که کار میکردم اتفاق جالبی افتاد.
آقای «ر» رو بهش تهمت زدند و اخراجش کردند.
برای من مسلم بود که این ترفند هیات مدیره بود.
من ایستادم که ایشون باید برگرده
اقای «ر» برگشت به سمت انها و تنها چند وقت بعد هیات مدیره بدلیل عقده همین کار رو با من کردند.
اقای «ر» بازیگر اصلی ماجرا شد که من حتما باید اون محیط را ترک کنم.
البته خدا رو شکر به راحتی اب خوردن با اون مجموعه خداحافظی کردم.
منظور اینکه حقیقت و مهربانی و عشق دارای ارزش های ذاتی و اصیل هستند و در فرمول های کاسبکارانه که اتفاقا خیلی هم هوشیارانه و هوشمندانه هستند نمیگنجند.
اینکه چرا نوشته ام رو با جمله عشق یعنی اینکه، حقیقت ، تو باش حتی به بهای اینکه من نباشم، تمام کرد.
در رمان کارا مازوف ها یه جایی اقای کارامازوف به پدر روحانی میگه اگه من به خدا ایمان بیارم دیگه بچه هام به اموال و ثروت من طمع نخواهند داشت؟
خب این نمادی از طرز فکریه که به وفور میشه تو جوامع انسانی پیدا کرد، ادم هایی که لابلای چرخ زندگی و محاسبه گری و کاسبکاری تبدیل به فسیلها و مومیایی هایی از انسان حقیقی شدند.
و چون رعد و برق از لابه لای ابرها به بیرون هجوم می آورند و ذات خود را از وجود ابرها نمی دانند و فقط سعی در اثبات خود هستند چون ترقه های انفجاری #چهارشنبه_سوری #صدا و #هیجان دارند
#قدرت_کثیف #خانیسمی #جوامع_انسانی #تحمیل_عقیده
#عقده_حقارت #دخالت_در_امور_پزشکی
#گرگزاده #هرزگی_قدرت_و_شهرت
#استاده_ام_چو_شمع_مترسان_ز_آتشم
#کوپیولیسم #ترحم_بیرحمانه #تحمیل #ظلم_ظالم #خودشیفتگی #سال_نو #فیلمسوف #تحمیل_مانع #نظام_سلطه
#نظام_پاداشی #بیشعوری
تجارت اموال واشیا ، تجارت علم، تجارت سلامتی ، تجارت نان و بالاخره تجارت مهربانی و عشق.
اما من منظورم از مهربانی هوشمندانه کاسبکاری عشق و مهربانی نبود.
بلکه رسیدن به اون شناخت و معرفت از زندگی و هستی بود که اصلا مهربانی و شفقت و عشق به واسطه پیوند عمیقشون با حقیقت دارای اصالت و ارزش ذاتی هستند.
سالها پیش در جایی که کار میکردم اتفاق جالبی افتاد.
آقای «ر» رو بهش تهمت زدند و اخراجش کردند.
برای من مسلم بود که این ترفند هیات مدیره بود.
من ایستادم که ایشون باید برگرده
اقای «ر» برگشت به سمت انها و تنها چند وقت بعد هیات مدیره بدلیل عقده همین کار رو با من کردند.
اقای «ر» بازیگر اصلی ماجرا شد که من حتما باید اون محیط را ترک کنم.
البته خدا رو شکر به راحتی اب خوردن با اون مجموعه خداحافظی کردم.
منظور اینکه حقیقت و مهربانی و عشق دارای ارزش های ذاتی و اصیل هستند و در فرمول های کاسبکارانه که اتفاقا خیلی هم هوشیارانه و هوشمندانه هستند نمیگنجند.
اینکه چرا نوشته ام رو با جمله عشق یعنی اینکه، حقیقت ، تو باش حتی به بهای اینکه من نباشم، تمام کرد.
در رمان کارا مازوف ها یه جایی اقای کارامازوف به پدر روحانی میگه اگه من به خدا ایمان بیارم دیگه بچه هام به اموال و ثروت من طمع نخواهند داشت؟
خب این نمادی از طرز فکریه که به وفور میشه تو جوامع انسانی پیدا کرد، ادم هایی که لابلای چرخ زندگی و محاسبه گری و کاسبکاری تبدیل به فسیلها و مومیایی هایی از انسان حقیقی شدند.
و چون رعد و برق از لابه لای ابرها به بیرون هجوم می آورند و ذات خود را از وجود ابرها نمی دانند و فقط سعی در اثبات خود هستند چون ترقه های انفجاری #چهارشنبه_سوری #صدا و #هیجان دارند
#قدرت_کثیف #خانیسمی #جوامع_انسانی #تحمیل_عقیده
#عقده_حقارت #دخالت_در_امور_پزشکی
#گرگزاده #هرزگی_قدرت_و_شهرت
#استاده_ام_چو_شمع_مترسان_ز_آتشم
#کوپیولیسم #ترحم_بیرحمانه #تحمیل #ظلم_ظالم #خودشیفتگی #سال_نو #فیلمسوف #تحمیل_مانع #نظام_سلطه
#نظام_پاداشی #بیشعوری
۶.۱k
۳۰ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.