نازنیم بودی و نازت مرا دلگیر کرد

نازنیم بودی و نازت مرا دلگیر کرد

کاش میشد درد دلهای مرا تصویر کرد

هرچه کردم تا بدانی دوستت دارم نشد

تلخی ناباوری هایت دلم را پیر کرد

گرچه مال من نباشی تا ابد میخواهمت

بی تو گفتم مرگ اما مرگ هم تٱخیر کرد
دیدگاه ها (۱)

تو را «یواشکے »دوست میدارم...نہ نگاهم بہ نگاهت گره خوردنہ دس...

من دلم تنگ شده، حال مرا می فهمی؟عمق دلتنگی و این حال مرا می ...

دنیا دو روز است، یک روز با تو و یک روز بر علیه تو،روزی که با...

آغوش من به نام تو باشد،گناه نیستدر اختیار تام تو باشد، گناه ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط