یادته گفتی نزن موهاتو نزن دیوونع

یادته گفتی نزن موهاتو نزن دیوونع
جلوچشات ماشینو برداشتم ازته موهاموزدم
گفتی چرااینکارو کردی عوضی
گفتم میخاسم خاطرش ازیادم بره
حالا بازم موهام بلند شده بازم بعد چهارسال دلم لرزید
باید برم سراغ ماشین
امشب دوباره میزنمشون
ولی دیگ تویی نیسی که بپرسی چرا میزنم
منم درجوابت بگم میخام خاطرت ازیادم بره لعنتی
دیدگاه ها (۱)

بـــــابـــــا؟مــــــامــــــان؟میگیـد چِرا داد میزنہ چِرا ...

لاک سیاهناخونای کوتاهپیرن آستین بلنداستینا تا پایین مچ

میگفتی عروسکمیهمیشه فکر میکرم من کجاشبیه عروسکام بااین موهای...

سَلامَتے روزے ڪہ مامانمـــــ واسمـــــ ایڹ شعرو بخونہعَروسَڪ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط