صبح از خواب بیدار شدم از اتاق اومدم بیرون بلند داد زدم

صبح از خواب بیدار شدم از اتاق اومدم بیرون بلند داد زدم
صبح همگی بخییییییر
خواهرم: زهر مار وحشی چته؟
داداشم: بدبخت صبح ندیده باز با کی قرار داری؟
مادرم: خدا مرگت بده بچه زهلم رفت.
بابام: اگه این 23 سالو صرف یه گوسفند میکردم الان یه گله گوسفند داشتم......

عاشق ادبیاتشونم.....
دیدگاه ها (۱)

خیلی مشتاقم بدونم اون بدبختِ خودشیرینِ ... که میگفت :اجازه؟ ...

ﭘﺴﺖ ﻣﺬﻫﺒﯽ...سیاسی... ﻣﯿﺰﺍﺭﯼ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺷﺎﮐﯽ ﻣﯿﺸﻦ |:ﭘﺴﺖ 18+ ﻣﯿﺰﺍﺭ...

تو خیابون شارژ گوشیم تموم شد خواستم به دوست پسرم زنگ بزنم از...

نقش منشی در فیلم های ایرانی:- آقای رییس من بهشون گفتم شما جل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط