تو اتوبوس پیرمرد به دختره که کنارش نشسته بود گفت

تو اتوبوس پیرمرد به دختره که کنارش نشسته بود ! گفت :
دخترم این چه حجابیه که داری ؟
همه ی موهات بیرونه ؟ دختره با پررویی گفت :
تو نگاه نکن !
بعد از چند دقیقه  پیر مرد کفشش را درآورد بوی جوراب در فضا پخش شد !!
دختره درحالی که دماغشو گرفته بود به پیر مرد گفت : اه اه اه این چه کاریه میکنی خفمون کردی ؟
پیرمرد باخونسردی گفت :
تو بو نکن خخخخخخخ
دیدگاه ها (۶)

یِہِ حَرّف دآرَم↯↯خَتمِ کَلّآمّ⇆⇊⇊ ↺تُو مَجّآزے یاد گِرِفت...

:|

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط