روزی برای آرامش
روزی برای آرامش
پارت ۴
×:دیدم یکیشون چاقو دستشه و حمله میکنه منم دوباره گارد گرفتم تا چاقو رو ازش بگیرم
تا اومدم بگیرمش هدفشو تغییر داد سمت ا/ت سریع با دستم گرفتمش و نزاشتم بهش بخوره چاقورو پرت کردم کنار......
+:جونگ...جونگ کوک دستت داره خون میاد چی کار کردی...؟
×:خوبمم....(در حال نفس نفس زدن)
دیدم دوباره همون اومد جلو برای کتک کاری زدمش ایندفعه رئیسشون بود تفنگ رو گرفت سمتم ......
×:شروع کردم به خندین.......
(کمبود اسم)
همون آقاعه:روانی داری میخندی.؟!
×:نه از بی مغز بودن تو خندم گرفته تفنگ اونم روی من میگیری .....؟
آقاعه:خوب که چی..؟
×:سرمو روبروی عموم چرخوندم گفتم عمو تو بهش نگفتی با کی در افتاده.....؟
+پ:نه ... مهم بود...؟
×:آره خیلییی..
بزار خودم بهت میگم ..... یه جورایی شما زیر دستام حساب میشین یعنی مافیا های قوی هم در حد من نیستن رتبه ی بالایی دارم ... گرفتی..؟
آقاعه:خیلی ترسیدم .... اگه راست میگی نشون بده
×: یه بشکن زدم و نصف بادیگارد هام اومدن داخل ... بگیرن ببرینش
آقاعه:تکون بخورین شلیک میکنم...
×:نگران نباشید.... بگیرینش..
آقاعه :شلیک میکنمم...!(باداد)
×:گفتمبگیرینشش(با داد)
بادیگاردا گرفتنش و شلیک کرد خودمو ا/ت رو انداختم روی زمین خداروشکر آسیب ندید....
منتظر پارت بعد باشید..🤗
پارت ۴
×:دیدم یکیشون چاقو دستشه و حمله میکنه منم دوباره گارد گرفتم تا چاقو رو ازش بگیرم
تا اومدم بگیرمش هدفشو تغییر داد سمت ا/ت سریع با دستم گرفتمش و نزاشتم بهش بخوره چاقورو پرت کردم کنار......
+:جونگ...جونگ کوک دستت داره خون میاد چی کار کردی...؟
×:خوبمم....(در حال نفس نفس زدن)
دیدم دوباره همون اومد جلو برای کتک کاری زدمش ایندفعه رئیسشون بود تفنگ رو گرفت سمتم ......
×:شروع کردم به خندین.......
(کمبود اسم)
همون آقاعه:روانی داری میخندی.؟!
×:نه از بی مغز بودن تو خندم گرفته تفنگ اونم روی من میگیری .....؟
آقاعه:خوب که چی..؟
×:سرمو روبروی عموم چرخوندم گفتم عمو تو بهش نگفتی با کی در افتاده.....؟
+پ:نه ... مهم بود...؟
×:آره خیلییی..
بزار خودم بهت میگم ..... یه جورایی شما زیر دستام حساب میشین یعنی مافیا های قوی هم در حد من نیستن رتبه ی بالایی دارم ... گرفتی..؟
آقاعه:خیلی ترسیدم .... اگه راست میگی نشون بده
×: یه بشکن زدم و نصف بادیگارد هام اومدن داخل ... بگیرن ببرینش
آقاعه:تکون بخورین شلیک میکنم...
×:نگران نباشید.... بگیرینش..
آقاعه :شلیک میکنمم...!(باداد)
×:گفتمبگیرینشش(با داد)
بادیگاردا گرفتنش و شلیک کرد خودمو ا/ت رو انداختم روی زمین خداروشکر آسیب ندید....
منتظر پارت بعد باشید..🤗
۴۱۶
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.