آه مادر پدر مریض شدم

آه مادر، پدر، مریض شدم،....
به گمانم طبیب می خواهم !...

به گمانم دلم ز دستم رفت،...
ختم امن یجیب می خواهم !...

پدرم گفت: بچه جان بس کن...
حرف های عجیب می شنوم!...

آه آری پدر، عجیب، عجیب....
خاطرش را عجیب می خواهم !!😔
دیدگاه ها (۵)

از سربه زیریِ نگاه من....از آه های گاه گاه من....از بخت و اق...

تا که خاموش نگشتی، نشود دل گویا....نُطق عیسی ثمرِ روزه‌ی مری...

عمریست که همسفره شدم با شیطان...ای دوست ... مرا به سفره ات ب...

مثل دیوانه زُل زدم به خودم...گریه هایم نهایت پند است...من که...

p³_ واقعا که ذره ای ادب توی تو شکل نگرفته؟! با بزرگترت درست ...

🔰 آن شب، شیفتۀ دین پدر شدم!📝 (خاطرهٔ فرزند آیت الله حائری شی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط