شاگرد عاشق🖤
شاگرد عاشق🖤
جونگ کوک: ببخشید من به خون فوبیا دارم بعده اون شب مادرم رو از دست دادم
ا/ت: پس کارم سخت شد
جونگ کوک:چرا؟
ا/ت:چون من همیشه خونیم
جونگ کوک: مگه شغلت چیه؟؟
ا/ت:نگفتم فضولی ممنوع؟؟
جونگ کوک: درسته ببخشید
ا/ت:بیا شام بخوریم
جونگ کوک: چی هست؟؟
ا/ت: پیتزا
جونگ کوک: تاحالا نخوردم
ا/ت: جدی؟؟
جونگ کوک: اهوم
ا/ت: خوب الان میخوری بیا
جونگ کوک: با وجود میز رو زمین نشستیم جلویه تلوزیون
بانو؟؟ با وجود میز رو زمین؟؟ خدمتکارا کجان؟
ا/ت: هوو بچه چقدر سوال
اول فوتبال داره
دومن رو میز نمیتونم موقعه فوتبال بشینم
سوم رفتن خونه هاشون آجوما هم رفت اتاقش بخوابه
جک و جیسون هم پیشمون نشستن
خیلی لاتی نشسته بودم و بازی رو میدیدم که موقعیت خراب کرد پیتزا رو پرت کردم تو جعبه
اره درست پاس بده
جیسون: چی شده تیمت خراب کرده؟؟
با جک زدیم قدش
ا/ت: باز منو تنها گیر اوردین؟؟
جونگ کوک: بازی کجاست؟؟
ا/ت:لیگه ایتالیا تیمه آس رم و میلان من پشته آس رمم این دوتا میلان
جونگ کوک: خوب پس منم آس رمم
جکی: نگاه خودش رو چجوری جا میکنه تو دله ا/ت
ا/ت: کله کوک رو گرفتم بغلش کردم
هوی بدبخت بچم رو چیکار داری
جیسون: بچتتتتت؟
ا/ت: په چی بازیو ببین
جکی: چیزی نشده که
ا/ت: تعداد گل داداش
جیسون: وااای مساوین
ا/ت:تیمه منه دیگه
جیسون: تو که داشتی حرف میزدی
ا/ت: نه خیر دیدم دیبالا شوت زد گل شد
جکی: آها
جونگ کوک: داشتم نگاشون میکردم چقدر خوبن خداکنه همینجوری بمونن
ا/ت: خوب مساوی تموم شد بریم بکپیم
جکی: آره موافقم
ا/ت: بدون شب بخیر خودم رو انداختم رو تخت خوابیدم
ساعت پنج پاشدم
رفتم تمرین و صبحونه خوردم ساعت هفت بود کم کم باید جکی و جیسون و بقیه پاشن
دره اتاق کوک بار بود رفتم دیدم خوابیده
چقدر این پسره شبیه منه یعنی میتونه مثله من بشه از خودش مراقبت کنه
تازه یه روزه اومده ولی با کاراش منو یاده خودم میندازه
باید بهش یه کار بدم کارایه مردونه باید بهش بگم به بقیه کمک بکنه این میتونه خوب باشه
ساعت ۸بود همه بیدار شدن و کوک خواب بود رفتم صداش کردم ک دستم رو گرفت
تو خواب داشت حرف میزد
جونگ کوک: مامان تنهام نزار مامان من میترسم مامان
ا/ت: صداش زدم تا آخر از خواب پرید
برگشت منو نگاه کرد زل زد بهم
جونگ کوک:خواب نبودم دیروز؟؟
ا/ت:نه داداش پاشو بیا کارد دارم زود باش
جونگ کوک:باشه رفتم صورتم رو شستم رفتم پیشش
ا/ت: کوک تو میتونی تو کارایه مردونه خونه کمک کنی مثلا واسه جابه جایی وسایل و اینا برو پیشه جیسون اون بهت کار میده
جونگ کوک: چشم
ا/ت: آفرین برو
جک جکی؟؟
جک: بله بانو
ا/ت: بیا بریم پیشه جیمین
جک: بله بانو بریم
پارت پنجم🖤
جونگ کوک: ببخشید من به خون فوبیا دارم بعده اون شب مادرم رو از دست دادم
ا/ت: پس کارم سخت شد
جونگ کوک:چرا؟
ا/ت:چون من همیشه خونیم
جونگ کوک: مگه شغلت چیه؟؟
ا/ت:نگفتم فضولی ممنوع؟؟
جونگ کوک: درسته ببخشید
ا/ت:بیا شام بخوریم
جونگ کوک: چی هست؟؟
ا/ت: پیتزا
جونگ کوک: تاحالا نخوردم
ا/ت: جدی؟؟
جونگ کوک: اهوم
ا/ت: خوب الان میخوری بیا
جونگ کوک: با وجود میز رو زمین نشستیم جلویه تلوزیون
بانو؟؟ با وجود میز رو زمین؟؟ خدمتکارا کجان؟
ا/ت: هوو بچه چقدر سوال
اول فوتبال داره
دومن رو میز نمیتونم موقعه فوتبال بشینم
سوم رفتن خونه هاشون آجوما هم رفت اتاقش بخوابه
جک و جیسون هم پیشمون نشستن
خیلی لاتی نشسته بودم و بازی رو میدیدم که موقعیت خراب کرد پیتزا رو پرت کردم تو جعبه
اره درست پاس بده
جیسون: چی شده تیمت خراب کرده؟؟
با جک زدیم قدش
ا/ت: باز منو تنها گیر اوردین؟؟
جونگ کوک: بازی کجاست؟؟
ا/ت:لیگه ایتالیا تیمه آس رم و میلان من پشته آس رمم این دوتا میلان
جونگ کوک: خوب پس منم آس رمم
جکی: نگاه خودش رو چجوری جا میکنه تو دله ا/ت
ا/ت: کله کوک رو گرفتم بغلش کردم
هوی بدبخت بچم رو چیکار داری
جیسون: بچتتتتت؟
ا/ت: په چی بازیو ببین
جکی: چیزی نشده که
ا/ت: تعداد گل داداش
جیسون: وااای مساوین
ا/ت:تیمه منه دیگه
جیسون: تو که داشتی حرف میزدی
ا/ت: نه خیر دیدم دیبالا شوت زد گل شد
جکی: آها
جونگ کوک: داشتم نگاشون میکردم چقدر خوبن خداکنه همینجوری بمونن
ا/ت: خوب مساوی تموم شد بریم بکپیم
جکی: آره موافقم
ا/ت: بدون شب بخیر خودم رو انداختم رو تخت خوابیدم
ساعت پنج پاشدم
رفتم تمرین و صبحونه خوردم ساعت هفت بود کم کم باید جکی و جیسون و بقیه پاشن
دره اتاق کوک بار بود رفتم دیدم خوابیده
چقدر این پسره شبیه منه یعنی میتونه مثله من بشه از خودش مراقبت کنه
تازه یه روزه اومده ولی با کاراش منو یاده خودم میندازه
باید بهش یه کار بدم کارایه مردونه باید بهش بگم به بقیه کمک بکنه این میتونه خوب باشه
ساعت ۸بود همه بیدار شدن و کوک خواب بود رفتم صداش کردم ک دستم رو گرفت
تو خواب داشت حرف میزد
جونگ کوک: مامان تنهام نزار مامان من میترسم مامان
ا/ت: صداش زدم تا آخر از خواب پرید
برگشت منو نگاه کرد زل زد بهم
جونگ کوک:خواب نبودم دیروز؟؟
ا/ت:نه داداش پاشو بیا کارد دارم زود باش
جونگ کوک:باشه رفتم صورتم رو شستم رفتم پیشش
ا/ت: کوک تو میتونی تو کارایه مردونه خونه کمک کنی مثلا واسه جابه جایی وسایل و اینا برو پیشه جیسون اون بهت کار میده
جونگ کوک: چشم
ا/ت: آفرین برو
جک جکی؟؟
جک: بله بانو
ا/ت: بیا بریم پیشه جیمین
جک: بله بانو بریم
پارت پنجم🖤
۱۷.۷k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.