کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت
کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت ؟
که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت
به قصه ی تو هم امشب ، درون بستر سینه
هوای خواب ندارد ، دلی که کرده هوایت
تهی است دستم اگر نه ، برای هدیه به عشقت
چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت
چگونه می طلبی ، هوشیاری از من سرمست
که رفته ایم ز خود ، پیش چشم هوش ربایت
هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز
به هیچ بند و فسونی نمی کنند رهایت
دل است جای تو تنها و جز خیال تو کس نیست
اگر هر آینه ، غیر از تویی نشست به جایت
🖋 حسین منزوی#
💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💟 💟 💟 💟 💟
که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت
به قصه ی تو هم امشب ، درون بستر سینه
هوای خواب ندارد ، دلی که کرده هوایت
تهی است دستم اگر نه ، برای هدیه به عشقت
چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت
چگونه می طلبی ، هوشیاری از من سرمست
که رفته ایم ز خود ، پیش چشم هوش ربایت
هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز
به هیچ بند و فسونی نمی کنند رهایت
دل است جای تو تنها و جز خیال تو کس نیست
اگر هر آینه ، غیر از تویی نشست به جایت
🖋 حسین منزوی#
💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💟 💟 💟 💟 💟
- ۱.۶k
- ۲۸ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط