پارت نمیدونم bad love

پارت (نمیدونم) bad love

ویو ا.ت
میخواستم بلند شم که یهو جیمین دوباره منو رو تخت خوابوند و دوباره محکم لباشو کوبوند رو لبم من مثل همیشه همراهیش کردم وسطای بوسه بودیم که در باز شد

ویو جیمین
وسطای بوسه بودیم که یهو بازم اون خرگوش (کوک) مزاحم پیداش شد که ا.ت منو محکم هول داد و من افتادم زمین و ا.ت پاشد خودشو بلند کرد از لپاش معلوم بود داره آب میشه
#اینجا درو پیکر نداره تو سرت رو میندازی میای تو
کوک : جیمین خواهش میکنم به زنداداش سخت نگیر حاملست زشته(باخنده)
#گمشو بیرون
کوک رفت
ا.ت بالشه کنار تخت رو برمیدارد و پرت میکنه تو صورت جیمین
+مجبور بودی دوبار بوسم کنی
#هههه منو انداختی زمین بالش بهم پرت کردی چطوری میتونه حرف بزنی
+راست میگم
#راست نگو کمرم شکست 😭 (الهی قربونه بچم برم) بیا بریم دوباره این کله شق میاد
رفتن پایین باعم شام خوردن موقع خواب شد سوجون و یوجونگ رفتن خونشون حال تهیونگ خوب بود بعد اعضا هم رفتن خونشون بعد ا.ت و جیمین هم رفتن رو تخت دراز کشیدن
+جیمین به نظرت دختره یا پسر
#هرچی میخواد باشه فقط دلم میخواد سالم باشه و باهم شاد زندگی کنیم
+منم همینطور
بعد گرفتن خوابیدن (عکس لباساشون رو میزارم)
حدود ساعت ۴ شب بود که ا.ت بیدار میشه ببینه ویه که یهو.........


سلااااااااام چه خبر
امیدوارم حالتون خوب باشه 🤍
بچه ها رمان bad love کم حمایت میشه اگه دلتون میخواد ادامه ندم و یه فیک دیگه بنویسم بگن
اون هایی که ادامه میخوان ✅
اون هایی که ادامه نمیخوان❌
دیدگاه ها (۱۵)

اومدم با چند عدد ادیتاصکی آزاده

اصکی آزاده

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه 🤍✨من نت نداشتم به خاطر همون نت...

قلب یخیپارت ۱۵از زبان ا/ت:باهم حرف زدیم و فهمیدم پیام ها درو...

"سرنوشت"p,16...ویو کوک *.خواب بودیم که یهو در محکم باز شد .....

پارت ۳۳ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط