Jan 3, 2023
فکر میکردم یه روز نوه ام طاهره ازین حرفا بشنوه. ولی نه به این زودی. و نه ازیه کارمند آموزش پرورش!
اون روز، تو شعبه آزمون جامع قبل دبستان، دخترم به مسول تست توضیح داده بود که طاهره ممکنه تو جواب دادن به بعضی سوالها کند باشه بخاطرکامل نبودن زبان فارسیش. وقتی مسول فهمیده بوده از آمریکا اومدن ایران زندگی کنن، کلی با دخترم دعوا کرده بود. بعدشم طاهره روبیشتراز بقیه توی اتاق نگه داشته بود.
دلیلش رو دخترم تو راه برگشت از طاهره شنید. از حرفهای عجیب و اضافی خانم مسول به این دختر هفت ساله:
اینکه طاهره باید سعی کنه قبل نه سالگی از ایران بره! یا اینکه وقتی هجده سالش شد باید یه مرد آمریکایی ازدواج کنه!
....
تصمیم دخترم برای اومدن به ایران با تحقیق و تجربه بود. به طاهره هم گفته بود از شیرینی ها و سختی های متفاوت زندگی اینجا. از عزیزان و چیزهای خوبی که تو ایران میتونست داشته باشه. واونهایی که نمیتونست. و شنیدن بعضیش برای طاهره خیلی سخت بود. مثل روزی که شنیده بود مادرش کتابخونه کودک خاص شبیه به پاتوق مورد علاقه اش، تو ایران نمیشناسه. با این خبر طاهره ساکت شده بود. اخماش رفته بود تو هم. بعدش با یه نفس عمیق به مادرش گفته بود: اشکالی نداره. من میسازمش!
برای من مادربزرگ، ایران پر از طاهره هاست. پر از بچه های معصومی که از سن خیلی کم میشنون واسه رسیدن به آرزوهاشون یک راه بیشتر ندارن: اینکه به هربدبختی که شده از ایران برن! بچه هایی که کمتر میشنون از ایرانیهایی که با امکانات حداقلی ولی بخاطر باور و تلاش خودشون کارهای بزرگی کردن. آدمهایی مثل قهرمان توی عکس. همون بچه عشایری که از چهارده سالگی کارگری کرده و کم کم قهرمانی شده با تاثیری به وسعت چندین ملت!
واسه همین خیلی برام ارزش داره، انواع محتوایی که این روزها دیدم از تو بزرگراه تا رسانه ملی، برای معرفی این مرد میدان.
ولی نگرانم... نگران سالگردی که امشب تموم میشه و خاطره هایی که هنوز درس نشدن. نگران حملات سنگین به بچه های ما، تو همه میدون های دیگه ای که خالی گذاشتیم. از دبستان گرفته تا دانشگاه و بازار کار. کاش امروز بپرسیم سلیمانی های این میدانها کجان؟ من میتونم باشم؟ چطوری؟
از فردا، کم کم تابلوها و تکه کلامهای س.ق.س از کنار اتوبان ها جمع میشه و برنامه های مناسبتیش از رو آنتن.
میمونیم ما و یه تصمیم کبری:
یاد س.ق.س رو تا سال دیگه بگذاریم رو طاقچه خاطرات خاک بخوره؟
یا واسه خودمون و محض آینده طاهره هامون، مردان و زنان میدان بشیم؟
#Hero
#قهرمان
#جان_فدا
#همه_زنان_و_مردان_میدان
اون روز، تو شعبه آزمون جامع قبل دبستان، دخترم به مسول تست توضیح داده بود که طاهره ممکنه تو جواب دادن به بعضی سوالها کند باشه بخاطرکامل نبودن زبان فارسیش. وقتی مسول فهمیده بوده از آمریکا اومدن ایران زندگی کنن، کلی با دخترم دعوا کرده بود. بعدشم طاهره روبیشتراز بقیه توی اتاق نگه داشته بود.
دلیلش رو دخترم تو راه برگشت از طاهره شنید. از حرفهای عجیب و اضافی خانم مسول به این دختر هفت ساله:
اینکه طاهره باید سعی کنه قبل نه سالگی از ایران بره! یا اینکه وقتی هجده سالش شد باید یه مرد آمریکایی ازدواج کنه!
....
تصمیم دخترم برای اومدن به ایران با تحقیق و تجربه بود. به طاهره هم گفته بود از شیرینی ها و سختی های متفاوت زندگی اینجا. از عزیزان و چیزهای خوبی که تو ایران میتونست داشته باشه. واونهایی که نمیتونست. و شنیدن بعضیش برای طاهره خیلی سخت بود. مثل روزی که شنیده بود مادرش کتابخونه کودک خاص شبیه به پاتوق مورد علاقه اش، تو ایران نمیشناسه. با این خبر طاهره ساکت شده بود. اخماش رفته بود تو هم. بعدش با یه نفس عمیق به مادرش گفته بود: اشکالی نداره. من میسازمش!
برای من مادربزرگ، ایران پر از طاهره هاست. پر از بچه های معصومی که از سن خیلی کم میشنون واسه رسیدن به آرزوهاشون یک راه بیشتر ندارن: اینکه به هربدبختی که شده از ایران برن! بچه هایی که کمتر میشنون از ایرانیهایی که با امکانات حداقلی ولی بخاطر باور و تلاش خودشون کارهای بزرگی کردن. آدمهایی مثل قهرمان توی عکس. همون بچه عشایری که از چهارده سالگی کارگری کرده و کم کم قهرمانی شده با تاثیری به وسعت چندین ملت!
واسه همین خیلی برام ارزش داره، انواع محتوایی که این روزها دیدم از تو بزرگراه تا رسانه ملی، برای معرفی این مرد میدان.
ولی نگرانم... نگران سالگردی که امشب تموم میشه و خاطره هایی که هنوز درس نشدن. نگران حملات سنگین به بچه های ما، تو همه میدون های دیگه ای که خالی گذاشتیم. از دبستان گرفته تا دانشگاه و بازار کار. کاش امروز بپرسیم سلیمانی های این میدانها کجان؟ من میتونم باشم؟ چطوری؟
از فردا، کم کم تابلوها و تکه کلامهای س.ق.س از کنار اتوبان ها جمع میشه و برنامه های مناسبتیش از رو آنتن.
میمونیم ما و یه تصمیم کبری:
یاد س.ق.س رو تا سال دیگه بگذاریم رو طاقچه خاطرات خاک بخوره؟
یا واسه خودمون و محض آینده طاهره هامون، مردان و زنان میدان بشیم؟
#Hero
#قهرمان
#جان_فدا
#همه_زنان_و_مردان_میدان
۳۱.۶k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.