آهای مردم من پرسپولیسم
آهای مردم،،، من ❤پرسپولیسم❤
من پرسپولیسم، من یادگار تمدن ایران باستانم، من نماد عشق و قدرت هستم، من نماد مبارزه ی حق علیه باطلم، من شیر بیشه ی ایرانم، من میراث کورش بزرگم.
من پرسپولیسم، با تنی زخمی از چنگال های گرگ ها و شغال ها و کفتارها و کرکس ها، با دلی شکسته این خطوط را برای شما می نویسم.
آهای مردم! با من چه کردید؟ با میراث من چه کردید؟ فرزندان برومندم را خانه نشین کردید، حرمتشان را شکستید، حریم مرا شکستید، غرور هوادارانم را لگد مال کردید، میراث من را به دست نامحرمان سپردید.
شما از کدام تبار و طایفه هستید؟ از کدام آئین هستید؟ کدامین خدا را می پرستید؟ شما بر سر کدام سفره بزرگ شدید؟ شما با میراث اجدادتان چه کردید؟
من پرسپولیسم، هر روز، بر تن زخمی من، زخم جدیدی وارد کردید، تیرهای ناجوانمردانه ی شما امانم را برید، اما هنوز هم ایستاده ام، هنوز هم شیرم، هنوز هم کفتارها و شغال ها از من می ترسند، هنوز هم با یک نعره ی من ستون های کاخ های شما به لرزه می افتد.
قلب هوادارانم را شکستید، کاسه های گدایی دست گرفتید، حرمت هزاران ساله ی مرا شکستید، شما به راستی فرزندان من هستید؟
من پرسپولیسم، از ابتدای تولدم دشمنان قسم خورده ی بسیاری داشته ام، جنگیده ام، زخم خورده ام، اما زیر بار حرف زور نرفته ام.
من پرسپولیسم، خان نعمتم همیشه گسترده است، عاشق سفره داری هستم، اما هر که از راه رسید، به سفره ی من دست درازی کرد، زخمی زد و رفت و قلب من را شکست.
من پرسپولیسم، مکتب من، مکتب مردها و مشتی هاست، مکتب من، مکتب چشم و دل سیرهاست، مکتب من، مکتب صداقت و راستی ست. گرسنه ها و دله دزدها و دروغگوها و حرام خوارها در مکتب من جایی ندارند.
آهای کفتارها و شغال ها و کرکس ها، دستان کثیفتان را از میراث من کوتاه کنید، بترسید از روزی که شیر خفته ی جنگل بیدار شود، میراث من متعلق به فرزندانم و هواداران من است.
شکم هایتان را از حرام پر کردید، بس است، میراث مرا به تاراج بردید بس است، هواداران من را افسرده و مریض کردید بس است، نفرین خدا بر شما باد.
آهای مردم، من پرسپولیسم، شیر بیشه ی مردانم، میراث مقدس اجداد شما هستم، از کفتارها و شغال ها نهراسید، راستی و نیکی پیروز است، این وعده ی الهی ست.
من پرسپولیسم، من یادگار تمدن ایران باستانم، من نماد عشق و قدرت هستم، من نماد مبارزه ی حق علیه باطلم، من شیر بیشه ی ایرانم، من میراث کورش بزرگم.
من پرسپولیسم، با تنی زخمی از چنگال های گرگ ها و شغال ها و کفتارها و کرکس ها، با دلی شکسته این خطوط را برای شما می نویسم.
آهای مردم! با من چه کردید؟ با میراث من چه کردید؟ فرزندان برومندم را خانه نشین کردید، حرمتشان را شکستید، حریم مرا شکستید، غرور هوادارانم را لگد مال کردید، میراث من را به دست نامحرمان سپردید.
شما از کدام تبار و طایفه هستید؟ از کدام آئین هستید؟ کدامین خدا را می پرستید؟ شما بر سر کدام سفره بزرگ شدید؟ شما با میراث اجدادتان چه کردید؟
من پرسپولیسم، هر روز، بر تن زخمی من، زخم جدیدی وارد کردید، تیرهای ناجوانمردانه ی شما امانم را برید، اما هنوز هم ایستاده ام، هنوز هم شیرم، هنوز هم کفتارها و شغال ها از من می ترسند، هنوز هم با یک نعره ی من ستون های کاخ های شما به لرزه می افتد.
قلب هوادارانم را شکستید، کاسه های گدایی دست گرفتید، حرمت هزاران ساله ی مرا شکستید، شما به راستی فرزندان من هستید؟
من پرسپولیسم، از ابتدای تولدم دشمنان قسم خورده ی بسیاری داشته ام، جنگیده ام، زخم خورده ام، اما زیر بار حرف زور نرفته ام.
من پرسپولیسم، خان نعمتم همیشه گسترده است، عاشق سفره داری هستم، اما هر که از راه رسید، به سفره ی من دست درازی کرد، زخمی زد و رفت و قلب من را شکست.
من پرسپولیسم، مکتب من، مکتب مردها و مشتی هاست، مکتب من، مکتب چشم و دل سیرهاست، مکتب من، مکتب صداقت و راستی ست. گرسنه ها و دله دزدها و دروغگوها و حرام خوارها در مکتب من جایی ندارند.
آهای کفتارها و شغال ها و کرکس ها، دستان کثیفتان را از میراث من کوتاه کنید، بترسید از روزی که شیر خفته ی جنگل بیدار شود، میراث من متعلق به فرزندانم و هواداران من است.
شکم هایتان را از حرام پر کردید، بس است، میراث مرا به تاراج بردید بس است، هواداران من را افسرده و مریض کردید بس است، نفرین خدا بر شما باد.
آهای مردم، من پرسپولیسم، شیر بیشه ی مردانم، میراث مقدس اجداد شما هستم، از کفتارها و شغال ها نهراسید، راستی و نیکی پیروز است، این وعده ی الهی ست.
- ۱.۵k
- ۱۰ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط