آخرین پرنده را هم رها کردم

-آخرین پرنده را هم رها‍ کردم

اما هنوز غمگینم!

چیزی در این [قفس] خال‍ی هست

ک‍ه آزاد نمی شود...

-گروس_عبدالملکیان
دیدگاه ها (۲)

به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده...

مدتیست که دیگر، شبشب نیست!همان ادامه روز است...کمی تاریک ترس...

من بآورم شده استک در من فرشته ها پیغآم میبرندب پیغمبَری ک نی...

-پاشا: میشع فقط بهت نگاه کرد ، خیره شد ، بعد توت غرق شد..*.*...

اگه سیاه شد آسمونخزون شده بهارموناگه ستاره ای نموندتو این شب...

خسته خسته خسته از این روز و شباگشته ام در رویا و خیال هاپایا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط