دست روت بلندکردم منی ک دستم واسه پاک کردن اشکات فقط میومد

دست روت بلندکردم منی ک دستم واسه پاک کردن اشکات فقط میومد روصورتت
بد زدم محکم زدم ولی زدم مجبورم کردی
مثه همیشه منتها بدتربام تاکردی
من واسه کمک بت خودمو ب آب و آتیش زدم ولی تو بی معرفت ترازهمیشه
من درگیر زندگی توبودم و تو راحت زندگیتو میگذروندی ....
چراجواب کارام نامردیه؟چ خدای بی انصافی...
دیدگاه ها (۲)

دوستت دارم ولی دیگه ارزش جنگیدن نداری

ﺑﯽ ﺗــــــــــــــﻮ . . .پﺎﯾﯿﺰ . . .آﻧﻘﺪر زود ﮔﺬﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﮔ ﻬﺎ...

ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩ . . .ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺳﺎﻧﯽ . . .ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﭼﻨﺪ ﺳﺎلیست ...

از رفتنِ پاییزغصّه نخورزمستانبرای ما دلتنگ هافصلِ زیباتری ست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط