دستشو گذاشت

〖دستشو گذاشت
سمت راستِ قفسه‌‌یِ سینش
و گفت: وای قلبم!
خندیدم،
گفتم: قلب سمتِ چپه‌ها!
سریع دستشو گذاشتش سمتِ چپ،
با ناله گفت:
حواس نمیذاری واسه آدم که..••͜♡|•〗
دیدگاه ها (۹)

⟬پدرم‌می‌فرمودند؛خانم . . .فرزندمان‌به‌سلامتی‌عاشق‌شده‌استوم...

『چشمهایت‌راکه‌دیدم‌ناگهان‌لرزم‌گرفتحالِ‌بیدِکوچه‌تان‌راتازه‌...

آقای #قمیشی میگه؛‹میام تنها توی «قلبت»می شینممن و قلبت رو جا...

‏معشوقه‌ی هوشنگ ابتهاج وقتی موهاشو کوتاه کرد ابتهاج بهش گفت:...

زیبایی عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط