مرد آرایشگر همزمان که پیش بند را میبست....
مرد آرایشگر همزمان که پیش بند را میبست....
پرسید:چه مدلی بزنم؟
و پسر جوان گفت: دومادی!
آرایشگر هم خوشحال ﺷﺪ و چند ساعت باوسواس تمام مشغول به کارش ﺷﺪ.
آرایشگر گفت: بفرما شادوماد...راضی هستی...
جوان با نوعی حسرت و دلخوری نگاهی به آینه کرد و گفت:خوبه دستت درد نکنه...ولی!!!
آه بلندی کشید و گفت: حالا همشو از ته بزن... خواستم ببینم اگه امشب به جای اون من دوماد میشدم چه شکلی میشدم...
پرسید:چه مدلی بزنم؟
و پسر جوان گفت: دومادی!
آرایشگر هم خوشحال ﺷﺪ و چند ساعت باوسواس تمام مشغول به کارش ﺷﺪ.
آرایشگر گفت: بفرما شادوماد...راضی هستی...
جوان با نوعی حسرت و دلخوری نگاهی به آینه کرد و گفت:خوبه دستت درد نکنه...ولی!!!
آه بلندی کشید و گفت: حالا همشو از ته بزن... خواستم ببینم اگه امشب به جای اون من دوماد میشدم چه شکلی میشدم...
۷۷۲
۱۵ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.