حیرتم را بیشتر کن تا بپرسم کیستم

حیرتم را بیشتر کن تا بپرسم کیستم

آنکه در آیینه می بیند مرا من نیستم

در مقامات تحیر جای استدلال نیست

عقل می خواهد که من هرگز نفهمم چیستم



فاضل نظری
دیدگاه ها (۱۳)

تلفیق شراب و شب و سیب است نگاهتلبریـــــــز غـــــزلهـای عجی...

زمین از دلبران خالی‌ست یا من چشم و دل سیرم که می‌گردم ولی زل...

زود مستم می کند چشمت ... برایم خوب نیستدیدن تو کمتر از نوشید...

ﮐﺎﺵ روزگار  ﺭﺍ ﺧﯿﺎﻁﻫﺎ ﻣﯽﻧﻮﺷﺘﻨﺪ،ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﺶ ﺭﺍ ”ﻣﺎﮐﺴﯽ” ﻣﯽﺩﻭﺧﺘ...

#شهیدانهگر عقل پشت حرف دل "اما" نمی‌ گذاشتتردید پا به خلوت د...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۸

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط