مافیای جذاب من
#مافیای_جذاب_من
part¹²
ا. ت: باید یه جوری به هم نزدیکشون میکردم... ولی یهویی نمیتونستم پس باید کمکم اینکارو میکردم.. "
ا. ت: امم من میخوام قدم بزنم، پیاده میرم خونه(روبه فیلیکس) فیلیکس تو میتونی بورام رو برسونی؟
فیلیکس: عارع حتما..
بورام:(میخواست چیزی بگه که ا. ت حرفشو قط کرد)
ا. ت: خیله خببب خدافسس
به سمته خونه حرکت کردم.. خیابونا تاریک بود و چراغای کمی روشن بود، از تاریکی میترسیدم... که متوجه شدم کسی داره پشته سرم میاد
سرعتم رو بالا تر بردم.. ولی اونم پابه پایه من میومد..
که رسیدم به بمب بست، خدایااااا برگشتم پشتمو نگاه کنم، شاید خیالاتی شده بودم.. ولی خیر، سه تا پسر که مست بودن داشتن سمتم میومدن.. زبونم بند اومدع بود اشک از گوشه چشمم لیز میخورد،پاهام میلرزیدو بدنم سست شده بود
پسرع۱:هوییی خوشگله اینموقع چرا بیرونی؟(مست)
پسرع۲:عوفف چه دافـ*ـیی.. چه انـ.دامـ*ـیی..(مست)
پسرع۳:افتخار میدی امشبو با ما خـ*ـوش بـ.گـ.ذ.ر.و.نـ.ی؟
پسرع۲عومم"میاد سمت ا. ت و دستاشو میزاره رو باسـ*ـن ا. تو لبـ*ـاشو میبره سمت لبـ*ـای ا. ت که...
کوک ویو:
حدودا ساعتای 22:30 بود، فردا صبح زود باید برایه کمک تو معامله ی تهیونگ میرفتم شرکت
میخواستم زود بخوابم ولی خوابم نمیبرد.... هوا خنک بودو میخواستم پیاده روی کنم، شاید خستم شدو بتونم بخوابم
امادع شدمو از خونه زدم بیرون، همینجور قدم میزدم...
که رسیدم به یه کوچه تاریک که تهش بمب بست میشد، صدای چنتا پسرو هق هق یه دختر میومد
رفتم جلوتر که...
.
.
❀ــــــــــــــــــــــــــــــــــ★ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ❀
ܩܢ݅ܠߊ ܠߊیܭ/ܦ̇ߊܠو ܭܝ̇ߺܨ ܟܿܝܥ̇وܦ̈ܙ ܢ̣ܢܚ݅ܩ:)
@a_r_n_y_j_k_7
☆بچه ها برایه پارت بعد این پیجو حمایت کنین☆
#فیک #فیکشن #فیک_بیتیاس #فیک_بی_تی_اس #فیک_جونکوک #فیک_کوک #فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین #فیک_یونگی #فیک_شوگا #فیک_سوکجین
#فیک_جین #فیک_نامجون #فیک_هوسوک #فیک_جیهوپ #وانشات #اسمات #سناریو #بیتیاس #بی_تی_اس #نامجون #جین #یونگی #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونکوک #جئون_جونگ_کوک #جئون_جونگکوک #جئونجونگکوک #جونگ_کوک #جونگکوک #جونگکوک #کوک #جیکی #جی_کی #کیم_تهیونگ #کیمتهیونگ #تهیونگ #ته_ته #تهته #ته #وی #پارک_جیمین #پارکجیمین #جیمین #موچی #جانگ_هوسوک #جانگهوسوک #هوسوک #جیهوپ #هوپی #سانشاین #مینیونگی #مین_یونگی #مینیونگی #یونگی #شوگا #شوگولی #شوکی #کیم_نامجون #کیمنامجون #نامجون #نامی #آر_اِم #ارام #آراِم #کیم_سوکجین #کیمسوکجین #جین #ولد_واید_هندسام #ولدوایدهندسام #بیتیاس
part¹²
ا. ت: باید یه جوری به هم نزدیکشون میکردم... ولی یهویی نمیتونستم پس باید کمکم اینکارو میکردم.. "
ا. ت: امم من میخوام قدم بزنم، پیاده میرم خونه(روبه فیلیکس) فیلیکس تو میتونی بورام رو برسونی؟
فیلیکس: عارع حتما..
بورام:(میخواست چیزی بگه که ا. ت حرفشو قط کرد)
ا. ت: خیله خببب خدافسس
به سمته خونه حرکت کردم.. خیابونا تاریک بود و چراغای کمی روشن بود، از تاریکی میترسیدم... که متوجه شدم کسی داره پشته سرم میاد
سرعتم رو بالا تر بردم.. ولی اونم پابه پایه من میومد..
که رسیدم به بمب بست، خدایااااا برگشتم پشتمو نگاه کنم، شاید خیالاتی شده بودم.. ولی خیر، سه تا پسر که مست بودن داشتن سمتم میومدن.. زبونم بند اومدع بود اشک از گوشه چشمم لیز میخورد،پاهام میلرزیدو بدنم سست شده بود
پسرع۱:هوییی خوشگله اینموقع چرا بیرونی؟(مست)
پسرع۲:عوفف چه دافـ*ـیی.. چه انـ.دامـ*ـیی..(مست)
پسرع۳:افتخار میدی امشبو با ما خـ*ـوش بـ.گـ.ذ.ر.و.نـ.ی؟
پسرع۲عومم"میاد سمت ا. ت و دستاشو میزاره رو باسـ*ـن ا. تو لبـ*ـاشو میبره سمت لبـ*ـای ا. ت که...
کوک ویو:
حدودا ساعتای 22:30 بود، فردا صبح زود باید برایه کمک تو معامله ی تهیونگ میرفتم شرکت
میخواستم زود بخوابم ولی خوابم نمیبرد.... هوا خنک بودو میخواستم پیاده روی کنم، شاید خستم شدو بتونم بخوابم
امادع شدمو از خونه زدم بیرون، همینجور قدم میزدم...
که رسیدم به یه کوچه تاریک که تهش بمب بست میشد، صدای چنتا پسرو هق هق یه دختر میومد
رفتم جلوتر که...
.
.
❀ــــــــــــــــــــــــــــــــــ★ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ❀
ܩܢ݅ܠߊ ܠߊیܭ/ܦ̇ߊܠو ܭܝ̇ߺܨ ܟܿܝܥ̇وܦ̈ܙ ܢ̣ܢܚ݅ܩ:)
@a_r_n_y_j_k_7
☆بچه ها برایه پارت بعد این پیجو حمایت کنین☆
#فیک #فیکشن #فیک_بیتیاس #فیک_بی_تی_اس #فیک_جونکوک #فیک_کوک #فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین #فیک_یونگی #فیک_شوگا #فیک_سوکجین
#فیک_جین #فیک_نامجون #فیک_هوسوک #فیک_جیهوپ #وانشات #اسمات #سناریو #بیتیاس #بی_تی_اس #نامجون #جین #یونگی #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونکوک #جئون_جونگ_کوک #جئون_جونگکوک #جئونجونگکوک #جونگ_کوک #جونگکوک #جونگکوک #کوک #جیکی #جی_کی #کیم_تهیونگ #کیمتهیونگ #تهیونگ #ته_ته #تهته #ته #وی #پارک_جیمین #پارکجیمین #جیمین #موچی #جانگ_هوسوک #جانگهوسوک #هوسوک #جیهوپ #هوپی #سانشاین #مینیونگی #مین_یونگی #مینیونگی #یونگی #شوگا #شوگولی #شوکی #کیم_نامجون #کیمنامجون #نامجون #نامی #آر_اِم #ارام #آراِم #کیم_سوکجین #کیمسوکجین #جین #ولد_واید_هندسام #ولدوایدهندسام #بیتیاس
۱۰.۵k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.