پارت ۲۴
پارت ۲۴
ته : ساعت ۴ شبه
(( ات ته رو بوسید ))
ته : خوشمزس آمم راستی حالت خوبه؟
ات : اره نگران نباش
ته : هوم
ات : چیه ؟
ته : یه چیر بگم نه نمیگی ؟
ات : باید ببینم چی باشه
ته : میای بریم استخر(( با حالت مظلوم))
ات : قیافتو اونجوری نکن نمیام
ته : تولوخداا
ات : هوففففف باشههه
ته : مرسیییی
ات : خواهش
(( رفتیم حموم که دیدم هنوز اون استخر خون هست ))
ته : ات ،اتتت
ات : ها چیه بله؟؟
ته : چیشده؟
ات : هی..چی
ته : خوبه برو استخر دیگه
ات : دلم خون میخواد میخوام بپرم تو اون استخر خونن (( زیر لبی ))
ته : ات چیزی شده ؟
(( که چشمای ات قرمز شد ))
ته : اتت چکار میکنی ؟ ((با داد))
(( که ات پرید رو ته دندون های نیشیش رو تا تَه کرد تو گردن تهیونگ و همینجوری خون میخورد که یهو ات به خودش اومد و ته بیهوش شد))
ات : تهیونگگگگگ((با داد خیلی بلند))
ات : بیدار شووو من چکار کردممم(با داد)
(( که ته بهوش اومد ))
ته : ات ( با بی حالی )
ات : تهیونگ
ته :گریه نکن
ات : چجوری میتونم گریه نکنمم من بهت اسیب زدممم
ته : نه تو بهم اسیب نزدی فقط به خون احتیاج داشتی
ات : (( در حال گریه کردن ))
ته : اتت مگه نگفتم گریه نکن ؟
ات : نمیتونممم (( با عربده ))
ته : در عوضش یه چیز ازت میخوام
ات : هرچی باشه قبول میکنم
ته : یه بچه میخوام
ات : چییییی میگییی
ته : ات مگه نگفتی هرچی باشه قبول میکنم ؟
ات : اخه..
ته : اخه نداریم
(( که ته....
شرط برای پارت ۲۵
۴۰ تا لایک
۴۵ تا کامنت
تا به شرط نرسه نمیزارم گفته باشم😂🙂
ته : ساعت ۴ شبه
(( ات ته رو بوسید ))
ته : خوشمزس آمم راستی حالت خوبه؟
ات : اره نگران نباش
ته : هوم
ات : چیه ؟
ته : یه چیر بگم نه نمیگی ؟
ات : باید ببینم چی باشه
ته : میای بریم استخر(( با حالت مظلوم))
ات : قیافتو اونجوری نکن نمیام
ته : تولوخداا
ات : هوففففف باشههه
ته : مرسیییی
ات : خواهش
(( رفتیم حموم که دیدم هنوز اون استخر خون هست ))
ته : ات ،اتتت
ات : ها چیه بله؟؟
ته : چیشده؟
ات : هی..چی
ته : خوبه برو استخر دیگه
ات : دلم خون میخواد میخوام بپرم تو اون استخر خونن (( زیر لبی ))
ته : ات چیزی شده ؟
(( که چشمای ات قرمز شد ))
ته : اتت چکار میکنی ؟ ((با داد))
(( که ات پرید رو ته دندون های نیشیش رو تا تَه کرد تو گردن تهیونگ و همینجوری خون میخورد که یهو ات به خودش اومد و ته بیهوش شد))
ات : تهیونگگگگگ((با داد خیلی بلند))
ات : بیدار شووو من چکار کردممم(با داد)
(( که ته بهوش اومد ))
ته : ات ( با بی حالی )
ات : تهیونگ
ته :گریه نکن
ات : چجوری میتونم گریه نکنمم من بهت اسیب زدممم
ته : نه تو بهم اسیب نزدی فقط به خون احتیاج داشتی
ات : (( در حال گریه کردن ))
ته : اتت مگه نگفتم گریه نکن ؟
ات : نمیتونممم (( با عربده ))
ته : در عوضش یه چیز ازت میخوام
ات : هرچی باشه قبول میکنم
ته : یه بچه میخوام
ات : چییییی میگییی
ته : ات مگه نگفتی هرچی باشه قبول میکنم ؟
ات : اخه..
ته : اخه نداریم
(( که ته....
شرط برای پارت ۲۵
۴۰ تا لایک
۴۵ تا کامنت
تا به شرط نرسه نمیزارم گفته باشم😂🙂
۸.۰k
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.