چه

.
چه ...
می شد ...
ماهیِ عیدت ...
خودم بودم به تنهایی..
گَهی با پُشت ناخُن می زدی ...
بر شیشه ی تُنگم ..
دیدگاه ها (۰)

مرده‌ام حواسم نیستشبیه آبـے راڪد ڪه جز مرداب شدنعاقبتے در ان...

باید کسی را داشته باشیکه فقط نگاهشبرای تمامِ دلتنگی‌هایتکافی...

تلخ ترین آرامشِ دنیا سکوتی ست که می تواند حرف باشدلبخند باشد...

بهار ...و این همه دلتنگی؟!نه،شاید فرشته ای به اشتباه,فصل‌ها ...

فصل عشق همبا "مهـر" شروع می شودهمچون بارانِ " آبـان" آبادت م...

ی جایی گفته بود بعضی موقع تنهایی خوبهولی من همیشه تنها بودم

من برگشتم !

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط