دوستان یکم تامل بخرج داده این مطالب رو بدقت بخونید قبلا "
دوستان یکم تامل بخرج داده این مطالب رو بدقت بخونید قبلا " از تک تک
شما عزیزان تشکر و قدر دانم .
خشونت و تجاوز خانوادگی، دلایل اصلی فرار دختران از خانه
رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی در همایش منطقهای نقش سلامت روانی و اجتماعی دختران گفت: “بر اساس نتایج یک پژوهش ملی، بیشترین آمار دختران فراری در سالهای گذشته مربوط به دخترانی بود که به خاطر خشونت های فیزیکی پدر و مادر از خانه فرار میکردند، ولی در حال حاضر اکثریت این قشر به خاطر اینکه در دامن اعتیاد و تعرض جنسی قرار نگیرند از خانه فرار میکنند.”
فرزندان فراری اصطلاحی است که بیشتر به دختران زیر هجده سالی گفته میشود که بدون اطلاع خانواده به خانه باز نمیگردند. بیش از یک دهه است که پدیده دختران فراری در ایران به عنوان یک معضل اجتماعی مورد توجه دولت و دیگر سازمانهای اجتماعی قرار گرفته است. این فرزندان بدون اطلاع والدین برای روزهای متمادی از حضور در خانه امتناع میکنند و والدین نیز از وضعیت آنها اطلاع مشخصی در دست ندارند. آمار دقیقی از تعداد فرزندان فراری در دسترس نیست. بسیاری از آنها خود را به مراکز بهزیستی معرفی نمیکنند، با این وجود و بنا بر گفته مدیرکل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی در پاییز سال ۱۳۸۸ تعداد ۲۵۰۰ نفر در سال ۱۳۸۷ در بهزیستی پذیرش شدهاند. مدیرکل بهزیستی استان تهران در تابستان ۱۳۹۴ از رشد دختران فراری پرده براشت و اعلام کرد هر سال تا ۱۵ درصد به این تعداد افزوده شده است.
یکی از دلایل اصلی فرار نوجوانان و جوانان در سالهای گذشته خشونت خانگی عنوان شده است. در پژوهشهای صورت گرفته خشونت همواره نقش کلیدی در فرار فرزندان از خانه را داشته است. خشونتی که توسط والدین و یا دیگر اعضای خانواده صورت میگیرد انواع مختلفی دارد که میتواند روحی، روانی، اقتصادی، فیزیکی یا شکلهای دیگری از آن باشد.
خشونت جسمی که مشکلات روانی متعددی را با خود به همراه میآورد، از دلایل اصلی ترک خانه توسط دختران در سالهای گذشته بوده است. نهادهای مرتبط با سازمان بهزیستی متولی رسیدگی به امور دختران و پسران فراری از خانه هستند.
در صورت بازگشت فرزندا به خانه، آنها یا شخصا به خانه بازگشتهاند، یا به صورت داوطلبانه به سازمان بهزیستی و دیگر نهادهای دولتی خودشان را معرفی کرده و یا اینکه بوسیله نیروی انتظامی دستگیر و تحویل قوه قضاییه شدهاند. اولویت این سازمان و نهادهای وابسته بازگرداندن هر چه سریعتر آنها به خانه است. اما در بسیاری موارد بازگشت فرزندان به خانه بدون اینکه مورد حمایت مستمر نهادهای مددکاری و اجتماعی باشند، در اصل بازگرداندن آنها به چرخه خشونت است.
خانواده در ایران از سوی مراجع مذهبی و حاکمیت نهادی مقدس شمرده میشود. معمولا والدین به دلیل خشونت علیه فرزندان مورد بازخواستهای قانونی قرار نمیگیرند و در بسیاری از خانوادهها خشونت به عنوان شکلی از تربیت پذیرفته شده است. نهادهای حمایتی که زیرمجموعهای از سازمانهای دولتی هستند در بیشتر مواقع و بدون در نظر گرفتن امکان خشونت مجدد و حتی تشدید آن سعی در بازگشت دختران مورد خشونت قرار گرفته به خانه را دارند. امتداد خشونت میتواند به اعتیاد و یا خودکشی برای این فرزندان منجر شود. یکی از دلایل اصلی تشدید این ناهنجاریها فرهنگ مردسالار و پدرسالار در خانواده، اجتماع و نهادهای قانون گذار است. بنابر اعلام رییس اورژانس بهزیستی در سال گذشته „تعرضی جنسی“ یکی از دلایل اصلی فرار دختران از خانه بوده است.(۱) این دختران در روایات خود تاکید میکنند که همیشه از عنوان کردن آن با دیگر افراد به دلیل تابوهایی که وجود داشته واهمه داشتهاند.
در بسیاری موارد فرار از خانه که با هدف فرار از انواع خشونتها و تعرضات صورت میپذیرد برای بسیاری از این فرزندان تنها گزینه پیش رو است.
اکرم که دانشجوی گرافیک در تهران است از تجربیات خود میگوید؛ «شانزده ساله بودم که یکروز از مدرسه تصمیم گرفتم دیگر به خانه بر نگردم. از سالها قبل در خانه مورد انواع خشونت قرار میگرفتم. به انتخابها و علایقم توجهی نمیشد و توسط پدرم مورد خشونت فیزیکی نیز قرار میگرفتم. در مدرسه و از طریق یکی از دوستانم با فردی آشنا شدم که در یک خانه مجردی زندگی میکرد، رفتن به آنجا همراه با سواستفادههای جنسی نیز همراه بود. بعد از چندروز به خانه برگشتم، روزهای اول پدر و مادرم با من مهربانی میکردند و بعد از چند روز دوباره جر و بحث و کتکها شروع شد.
با پایان دبیرستان و شروع دانشگاه این فرصت را داشتم که در خوابگاه زندگی مستقلی را شروع کنم.» اکرم تاکید میکند که «دختران فراری در بسیاری مواقع هیچ راه دیگری ندارند. آنقدر مشکلات زیاد میشود که دل را به دریا میزنی و تصمیم میگیری به خانه بر نگردی.
شما عزیزان تشکر و قدر دانم .
خشونت و تجاوز خانوادگی، دلایل اصلی فرار دختران از خانه
رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی در همایش منطقهای نقش سلامت روانی و اجتماعی دختران گفت: “بر اساس نتایج یک پژوهش ملی، بیشترین آمار دختران فراری در سالهای گذشته مربوط به دخترانی بود که به خاطر خشونت های فیزیکی پدر و مادر از خانه فرار میکردند، ولی در حال حاضر اکثریت این قشر به خاطر اینکه در دامن اعتیاد و تعرض جنسی قرار نگیرند از خانه فرار میکنند.”
فرزندان فراری اصطلاحی است که بیشتر به دختران زیر هجده سالی گفته میشود که بدون اطلاع خانواده به خانه باز نمیگردند. بیش از یک دهه است که پدیده دختران فراری در ایران به عنوان یک معضل اجتماعی مورد توجه دولت و دیگر سازمانهای اجتماعی قرار گرفته است. این فرزندان بدون اطلاع والدین برای روزهای متمادی از حضور در خانه امتناع میکنند و والدین نیز از وضعیت آنها اطلاع مشخصی در دست ندارند. آمار دقیقی از تعداد فرزندان فراری در دسترس نیست. بسیاری از آنها خود را به مراکز بهزیستی معرفی نمیکنند، با این وجود و بنا بر گفته مدیرکل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی در پاییز سال ۱۳۸۸ تعداد ۲۵۰۰ نفر در سال ۱۳۸۷ در بهزیستی پذیرش شدهاند. مدیرکل بهزیستی استان تهران در تابستان ۱۳۹۴ از رشد دختران فراری پرده براشت و اعلام کرد هر سال تا ۱۵ درصد به این تعداد افزوده شده است.
یکی از دلایل اصلی فرار نوجوانان و جوانان در سالهای گذشته خشونت خانگی عنوان شده است. در پژوهشهای صورت گرفته خشونت همواره نقش کلیدی در فرار فرزندان از خانه را داشته است. خشونتی که توسط والدین و یا دیگر اعضای خانواده صورت میگیرد انواع مختلفی دارد که میتواند روحی، روانی، اقتصادی، فیزیکی یا شکلهای دیگری از آن باشد.
خشونت جسمی که مشکلات روانی متعددی را با خود به همراه میآورد، از دلایل اصلی ترک خانه توسط دختران در سالهای گذشته بوده است. نهادهای مرتبط با سازمان بهزیستی متولی رسیدگی به امور دختران و پسران فراری از خانه هستند.
در صورت بازگشت فرزندا به خانه، آنها یا شخصا به خانه بازگشتهاند، یا به صورت داوطلبانه به سازمان بهزیستی و دیگر نهادهای دولتی خودشان را معرفی کرده و یا اینکه بوسیله نیروی انتظامی دستگیر و تحویل قوه قضاییه شدهاند. اولویت این سازمان و نهادهای وابسته بازگرداندن هر چه سریعتر آنها به خانه است. اما در بسیاری موارد بازگشت فرزندان به خانه بدون اینکه مورد حمایت مستمر نهادهای مددکاری و اجتماعی باشند، در اصل بازگرداندن آنها به چرخه خشونت است.
خانواده در ایران از سوی مراجع مذهبی و حاکمیت نهادی مقدس شمرده میشود. معمولا والدین به دلیل خشونت علیه فرزندان مورد بازخواستهای قانونی قرار نمیگیرند و در بسیاری از خانوادهها خشونت به عنوان شکلی از تربیت پذیرفته شده است. نهادهای حمایتی که زیرمجموعهای از سازمانهای دولتی هستند در بیشتر مواقع و بدون در نظر گرفتن امکان خشونت مجدد و حتی تشدید آن سعی در بازگشت دختران مورد خشونت قرار گرفته به خانه را دارند. امتداد خشونت میتواند به اعتیاد و یا خودکشی برای این فرزندان منجر شود. یکی از دلایل اصلی تشدید این ناهنجاریها فرهنگ مردسالار و پدرسالار در خانواده، اجتماع و نهادهای قانون گذار است. بنابر اعلام رییس اورژانس بهزیستی در سال گذشته „تعرضی جنسی“ یکی از دلایل اصلی فرار دختران از خانه بوده است.(۱) این دختران در روایات خود تاکید میکنند که همیشه از عنوان کردن آن با دیگر افراد به دلیل تابوهایی که وجود داشته واهمه داشتهاند.
در بسیاری موارد فرار از خانه که با هدف فرار از انواع خشونتها و تعرضات صورت میپذیرد برای بسیاری از این فرزندان تنها گزینه پیش رو است.
اکرم که دانشجوی گرافیک در تهران است از تجربیات خود میگوید؛ «شانزده ساله بودم که یکروز از مدرسه تصمیم گرفتم دیگر به خانه بر نگردم. از سالها قبل در خانه مورد انواع خشونت قرار میگرفتم. به انتخابها و علایقم توجهی نمیشد و توسط پدرم مورد خشونت فیزیکی نیز قرار میگرفتم. در مدرسه و از طریق یکی از دوستانم با فردی آشنا شدم که در یک خانه مجردی زندگی میکرد، رفتن به آنجا همراه با سواستفادههای جنسی نیز همراه بود. بعد از چندروز به خانه برگشتم، روزهای اول پدر و مادرم با من مهربانی میکردند و بعد از چند روز دوباره جر و بحث و کتکها شروع شد.
با پایان دبیرستان و شروع دانشگاه این فرصت را داشتم که در خوابگاه زندگی مستقلی را شروع کنم.» اکرم تاکید میکند که «دختران فراری در بسیاری مواقع هیچ راه دیگری ندارند. آنقدر مشکلات زیاد میشود که دل را به دریا میزنی و تصمیم میگیری به خانه بر نگردی.
۱۰.۹k
۱۰ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.