یه قاب عکس کنج اتاقم چندتا شمع با پاکت عقابم

یه قاب عکس کنج اتاقم // چندتا شمع با پاکت عقابم

جز تو چیزی نمیاد به یادم // آخه این همه بدی نمیاد به آدم

حال داری کمی‌ مرور کنیم با هم // پس بیا بذار مرور کنیم با غم

برگردیم به چند سال قبل // با اینکه سخته واسه امثال من

زنگ زدی گفتی‌ کافه ی قدیمی‌ // 5 دقیقه دیر کنی‌ کافیه‌ نبینیم

شل شدم ، گفتم چی‌ شده عشقم // گفتی‌ پشت تلفن بهتره قافیه نچینیم

گفتی‌ زود بیا که کلی‌ کار دارم // حرف زدی مثه کولیا با من

یه جورایی به جنون رسوندی تو منو // گفتی‌ بیا ، منم رسوندم خودمو

گرفتی‌ فنجونو با دو دستت // و آروم میکردی پلکاتو بازو بسته

یادمه به فنجونت لب نمیزدی و // واسه چن دیقه اصن هیچی‌ حرف نمی‌زدی یهو



ترکید بغضت آروم آروم // می‌بارید از چشمت دیگه بارون خانوم
شیکستم دیگه آروم داغون // وقتی‌ دیدم میری تو با اون


دوباره من و غم ِ پاییز
دوباره مردی که سر ِحال نیست
دوباره من، دوباره غم، دوباره کم میارم از عشقی‌ ک دیگه سر پا نیست
دوباره منو غم ِ پاییز
دوباره مردی که سر ِحال نیست
دوباره من، دوباره غم، دوباره کم، دوباره کــَـم


از پشت شیشه دیدم واقعا رفتی‌ و // تنهام گذشتی منو با غم تو سختی‌ و

فک میکردی واقعا سخت نی‌ // د ِ‌ لامصب ، چرا واقعا رفتی‌؟!

نمیدونم کدوم فصل سال بود // فقط میدونم گذشت و رفت 3 سال زود

از اون روز دیگه همیشه پاییزه // تنها غمته که بهم همیشه پا میده

تو رفتی‌و رفت حسّ با تو // اینجوری تموم شد آخر قصه با تو

ببخشید انگاری اشتباه شد // گرفتم گردن تنها اشتباتو

خوش میگذرونی شبو با اون و // خوش میگذرونه واسم شب و بارون
مطمئنا یه روز میذارمت کنار // گرفته جاتو الان یه پاکت سیگار
[ورس ۳]

باز امشبم بیدار // بازم منو سیگار

بازم در و دیوار // و تنهایی با گیتار

باز امشبم بی‌ حال // باز امشبم بی‌ یار

بگو اصلا تو منو یادت میاد؟!


دوباره من و غم ِ پاییز
دوباره مردی که سر ِحال نیست
دوباره من، دوباره غم، دوباره کم میارم از عشقی‌ ک دیگه سر پا نیست
دوباره منو غم ِ پاییز
دوباره مردی که سر ِحال نیست
دوباره من، دوباره غم، دوباره کم، دوباره کــَـم

الان چند سالیه می‌گذره و دیدمت تو پیاده رو // کالسکه بود دستت ، کنارتم همون یارو

و خوش بودین‌ و خرم ، و میخندیدین با هم // شما خرید بودین میرفتین پیاده راهو‌ با هم

کـُلامو میدم پایین نشناسی منو // میدونم روی زندگیت حسابی‌ حساسی الان

بهتره نبینی منو ، نبینیم همو // نمی‌خوام ببینیم دیگه همدیگرو

هی‌ زمان داره میره // منم یه پسر جـَوون که حسابی‌ پیره

یه عاشق که از عشقش سیره // ولی‌ تبریک ، تو مامان شدی دیگه
دوباره من و غم ِ پاییز
دوباره مردی که سر ِحال نیست
دوباره من، دوباره غم، دوباره کم میارم از عشقی‌ ک دیگه سر پا نیست
دوباره منو غم ِ پاییز
دوباره مردی که سر ِحال نیست
دیدگاه ها (۱۳۳)

دقیقا الان کدومش میچسبه؟

الوعده وفا! بچه ها من اومدم کارخانه میهن الان دم درشم! کجایی...

بودی حالا......اینم یه پست عاشقانه:)توانم در همین حده...

ﻫَﺮﭼﯽ ﺍَﺯﺵ ﻣﯽ ﭘُﺮﺳﯿﺪﯼ ﺩﺭ ﺟﻮﺁﺑﺖ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﺁﺭﻩ                 ...

کیوت ولی خشن پارت ۲۰تازه متوجه شدی چه خبره دستتو اوردی بالا ...

دوپارتی تهیونگات ویو:دست تهیونگ رو روی کمرم حس کردم بدون این...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط